۱۳۸۷ اسفند ۲۱, چهارشنبه

گزارشنویسی و مکاتبات اداری

گزارشنویسی و مکاتبات اداری «زبان فارسی کاربردی»
به کوشش : محمد رضا عطاری
پیشگفتار
زبان رایج اداری که به منظور استقرار پیوندهای رسمی هر سازمان مورد استفاده است، در گذشته و حال به صورت نوشته بوده و می‎باشد. نگارش و آگاهی از شیوه درست نگارش نوشته‎های اداری به گردش بهتر اطلاعات و انجام بهتر امور کمک کرده در نتیجه موفقیت مدیریت سازمانها و نهادها را در نیل به هدفها و ماموریتها را باعث خواهد شد.
بحثهای مطرح شده در این جزوه از منابع و کتابهایی برگرفته، تلخیص و نقل شده که هر کدام در زمینه‌ی مورد بحث به عنوان منابع رسمی مورد تایید مراکز آموزش سازمان مدیریت نیز آموزش عالی می‎باشد که برای کسب اطلاعات بیشتر نسبت به بحثهای مطرح شده در بخش منابع و ماخذ، فهرست این کتابها آورده شده‎اند.
نظرات و پیشنهادات شما خواننده‌ی گرامی به رفع کاستیها و بهبود کیفیت نوشته‌های کتاب کمک خواهد کرد.
تابستان 1384
محمد رضا عطاری تلفن: 09153169250

نمونه سوالات آیین نگارش مکاتبات اداری

v نمونه‌ی سوالات فصل اول
1. کدام گزینه صحیح نیست؟ برای کسب مهارت در نوشتن:
£الف_ لازم است خاطرات خود را بنویسیم.
£ب_ باید کتاب زیاد بخوانیم.
£ج_ کافی است کتابهای آیین نگارش را بخوانیم.
£د_ باید درباره آنچه میاندیشیم بنویسیم.
2. در کدام مرحله از نگارش، نوشته به ترتیب منطقی مرتب می‌شود و طرح اساسی گزارش تنظیم می‌شود.
£الف_ تفکر در مورد موضوع £ب_ گرداوری اطلاعات
£ ج_ طرحریزی مطالب £د_ ارایه اطلاعات
3. مزیت یا مزایای پانویس (پاورقی) در نوشتهها کدام است.
£الف_ اعتبار نوشته £ب_ آشنایی با آثار دیگران
£ ج_ رعایت امانت در ذکر نام نویسندگان ماخذ £د_ هر سه مورد
4. فراهم آمدن تناسب و ربط منطقی معانی مورد بحث و هماهنگی مطالب در نوشته یعنی:
£الف_ وحدت موضوع £ب_ موزون بودن £ج_توجه به مخاطب
5. ارزش و مزایای سند گزینی (ذکر منابع و مآخذ و پانویس) در نوشتههای تحقیقی را توضیح دهید.
6. انتخاب موضوع در تهیه یک نوشته چیست، و به چه نکاتی در انتخاب آن باید توجه کرد.
7. تهیه طرح در نوشته چیست، توضیح دهید.
8. چهار ویژگی یک نوشته خوب از نظر سبک نگارش و آیین درست‌نویسی را نام برده و یک مورد را توضیح دهید.
9. در مورد توجه به مخاطب در نوشته توضیح دهید.
10. در یک نوشته گردآوری اطلاعات چیست، توضیح دهید.
11. سه مورد از نکات ضعف یک نوشته‌ی تحقیقی را نام ببرید و در یک مورد توضیح دهید.
12. طرح‌ریزی مطالب در تهیه یک نوشته چیست، توضیح دهید.
13. عرضه کردن اطلاعات جمع‌آوری شده در تهیه یک نوشته چیست، توضیح دهید.
14. عوامل موثر در کسب مهارت نگارش کدام‌اند، یک مورد را توضیح دهید؟
15. مراحل نگارش چیست، سه مورد را نام برده و یک مورد را توضیح دهید.
16. مهمترین راههای گرداوری اطلاعات چیست؟
17. ویژگیهای یک نوشته خوب از نظر مفهوم و محتوای پیام را توضیح دهید.
18. ویژگی‌های یک نوشه‌ی خوب کدام است، 4 مورد را نام برده و یک مورد را توضیح دهید.
19. یکی ار عوامل موثر در کسب مهارت نگارش، خواندن است، آن را توضیح دهید.
20. یکی ار عوامل موثر در کسب مهارت نگارش، نوشتن است، آن را توضیح دهید.
21. یکی از ویژگی‌های یک نوشته خوب، آوردن موضوعات مختلف در یک بند (پاراگراف) است، توضیح دهید.
22. گرداوری اطلاعات در تهیه یک نوشته چیست، توضیح دهید.
v نمونه‌ی سوالات فصل دوم
1. کدام گزینه در مورد ارتباط از طریق نوشتهی اداری صحیح نیست.
£الف_ ماندگاری سند £ب_ امکان قضاوت آیندگان
£ ج_ کاملترین نوع ارتباط £د_ عدم دریافت بازخورد به صورت زنده
2. در گزارش مفصل از چه اندازه کاغذی استفاده میشود.
£الف_ A4 £ب_ A5 £ ج_ A3 £د_ A6
3. در نامههای اداری که متن نامه بیشتر از 5 سطر باشد از چه اندازه کاغذی استفاده میشود.
£الف_ A4 £ب_ A5 £ ج_ A3 £د_ A6
4. رای کدامیک از حاضرین در «جلسه» در تصمیمات اتخاذ شده به حساب نمیآید.
£الف_ رییس جلسه £ب_ دبیر جلسه
£ ج_ ناظرین و مشاورین £د_ موارد ب و ج
5. کدام مورد ممکن است در یک نامه اداری وجود نداشته باشد.
£الف_ موضوع نامه £ب_ رونوشت نامه
£ ج_ متن نامه £د_ امضا نامه
6. کدام گزینه در مورد نوشتههای اداری صحیح نیست.
£الف_ ساده نویسی £ب_ شفافیت موضوع و مطالب
£ ج_ پرهیز از بکار بردن جملات طولانی £د_ بکاربردن ایهام و استعاره
7. برای رسم نمودار، جدول و نقشه از چه اندازه کاغذی استفاده می‌شود.
£ الف_ A 6 £ب_ A 3 £ ج_ A 5 £د_ A 4
8. کدام رای در رای‌گیری موضوعهای مطرح شده در جلسه لحاظ نمیشود:
£الف_ رای دبیر و منشی جلسه £ب_ رای رییس جلسه
£ ج_ رای اعضای جلسه £ د_ هیچکدام
9. کدام مورد از وظایف رییس جلسه است:
£الف_ تنظیم صورتجلسه و به امضا رساندن آن
£_ اطلاع رسانی در مورد محل و زمان جلسه
£ ج_ مدیریت و اداره جلسه £د_ ارسال صورتجلسه برای اعضا جلسه
10. کدام مورد از وظایف منشی جلسه نیست:
£الف_ تنظیم صورتجلسه و به امضا رساندن آن
£_ اطلاع رسانی در مورد محل و زمان جلسه
£ ج_ مدیریت و اداره جلسه £د_ ارسال صورتجلسه برای اعضا جلسه
23. اجزاء و ارکان یک ارتباط کدامند. یک مورد را توضیح دهید.
24. چهار مورد از و ظایف دبیر (منشی) جلسه را نام ببرید.
v نمونه‌ی سوالات فصل سوم
1. فهرست الفبایی از موضوعهای مخلتفی که در گزارش آمده است:
£الف_ فهرست اعلام (نام‌نامه) £ب_ فهرست موضوعی
£ ج_ فهرست مطالب £د_ فهرست پیوستها
2. گزارشهای مفصل اغلب به ترتیب زیر مرتب میشوند.
£الف_ عنوان گزارش. پیشگفتار، فهرست مطالب، متن گزارش، فهرست موضوعی، فهرست پیوستها، ماخذ.
£ب_ عنوان گزارش، پیشگفتار، فهرست مطالب، فهرست پیوستها، متن گزارش، فهرست موضوعی، ماخذ.
£ج_ عنوان گزارش، پیشگفتار، فهرت مطالب، فهرست پیوستها، فهرست موضوعی، متن گزارش، ماخذ.
£د_ عنوان گزارش، پیشگفتار، فهرست مطالب، فهرست موضوعی، فهرست پیوستها، متن گزارش، ماخذ.
3. کدام گزینه در مورد گزارش تفصیلی درست است:
£الف_ در این گزارش تنها به اطلاعات دست اول اکتفا می‎شود.
£ب_ این نوع گزارش حتی اگر به اصل مطلب لطمه بخورد، باید کوتاه و مختصر باشد.
£ج_ نتیجه منعکس شده در گزارش تفصیلی حقیقی‎تر و قابل اعتمادتر است.
4. گزارش ساده و تفصیلی در کدام دسته از انواع گزارش قرار میگیرند.
£الف_ گزارش از نظر کاربرد £ب_ گزارش از نظر منابع و اندازه
£ ج_ گزارش از نظر ارزش و رسمیت £د_ گزارش از نظر نحوه انعکاس مطالب
5. گزارش اداری در کدام دسته از انواع گزارش قرار میگیرد.
£الف_ گزارش رسمی £ب_ گزارش غیر رسمی
£ ج_ گزارش ادبی £د_ هیچکدام
6. گزارش انشایی و مختلط در کدام دسته از انواع گزارش قرار میگیرند.
£الف_ گزارش از نظر کاربرد £ب_ گزارش از نظر منابع و اندازه
£ ج_ گزارش از نظر ارزش و رسمیت £د_ گزارش از نظر نحوه انعکاس مطالب
7. کدام گزینه در مورد یک گزارش خوب صدق میکند.
£الف_ بدون توجه به موضوع، طولانی و مفصل باشد.
£ب_ از روی حدس و گمان نوشته شده باشد.
£ج_ در مورد مسایل مشکوک و مبهم، اظهار نظر قطعی و صریح نشود.
8. کدام گزینه از نکات ضعف یک گزارش تحقیقی است.
£الف_ عدم ارایه آمار و ارقام در اظهارنظر کمی
£ب_ عدم اظهار نظر قطعی در مورد مسایل مشکوک و غیر قطعی
£ ج_ ارایه منابع و ماخذ مستند £د_ عدم وجود تناقض در مطالب
9. کدام گزینه درست است:
£الف_ گزارش یک هنر است و بدون داشتن یک الگوی مشخص، تخیل و احساس در آن نقش اساسی دارد.
£ب_ گزارش یک فن است و بر اصل گفتگوی معمولی و زبان محاوره نیمه رسمی تکیه دارد.
10. اندکس یعنی:
£الف_ فهرست ماخذ £ب_ فهرست موضوعی
£ ج_ فهرست نام مکانها £د_ فهرست نام اشخاص
11. فهرستی از تصویر، نمودار، نقشه و مانند آن، با ذکر شماره‌ی صفحات، عبارت است از:
£الف_ فهرست مطالب £ب_ فهرست موضوعی
£ ج_ فهرست پیکرها £د_ منابع و ماخذ
12. فهرست الفبایی از نوشتههایی که تحقیق به آنها متکی است، با ذکر آدرس کامل عبارت است از:
£الف_ فهرست مطالب £ب_ فهرست موضوعی
£ ج_ نام نامه £د_ کتابنامه
13. فهرست الفبایی از موضوعهای مختلفی که در پژوهش مورد بررسی قرار گرفته اند، با ذکر شماره صفحات، عبارت است از:
£الف_ فهرست مطالب £ب_ فهرست موضوعی
£ ج_ نام نامه £د_ فهرست منابع و ماخذ
14. فهرست الفبایی از نامهای اشخاص یا مکانها در نوشته، با ذکر شماره صفحات، عبارت است از:
£الف_ واژه نامه £ب_ فهرست موضوعی
£ ج_ نام نامه £د_ فهرست منابع و ماخذ
15. فهرست الفبایی از واژههای تخصصی، همراه با توضیح و شرح آنها، عبارت است از:
£الف_ واژه نامه £ب_ فهرست موضوعی
£ ج_ نام نامه £د_ فهرست منابع و ماخذ
16. فهرستی از مطالبی که در پژوهش گنجانده شده، با ذکر شماره صفحات، عبارت است از:
£الف_ فهرست مطالب £ب_ فهرست موضوعی
£ ج_ نام نامه £د_ فهرست منابع و ماخذ
17. کدام گزینه درست است؟ یک نوشته‌ی مفصل دارای اجزایی است که به ترتیب زیر تدوین می‌شوند:
£الف_ عنوان پژوهشنامه، سرآغاز، فهرست فصلها، فهرست پیکرهها، مقدمه، متن، پیوستها، کتابنامه، واژه‌نامه، موضوع‌نامه و نام‌نامه.
£ب_ عنوان پژوهشنامه، سرآغاز، فهرست فصلها، مقدمه، متن، پیوستها، کتابنامه، واژه‌نامه، فهرست پیکرهها، موضوع‌نامه و نام‌نامه.
£ ج_ عنوان پژوهشنامه، سرآغاز، فهرست پیکرهها، فهرست فصلها، مقدمه، متن، پیوستها، کتابنامه، واژه‌نامه، موضوع‌نامه و نام‌نامه.
£د_ عنوان پژوهشنامه، سرآغاز، فهرست پیکرهها، فهرست فصلها، موضوع‌نامه، مقدمه، متن، پیوستها، کتابنامه، واژه‌نامه و نام‌نامه.
11. کدام گزینه در مورد یک گزارش اداری صحیح است.
£الف_ عدم ارایه آمار و ارقام در اظهارنظر کمی
£ب_ ضعف انشا و جمله بندی
£ ج_ عدم اظهار نظر قطعی در مورد مسایل مشکوک و غیر قطعی
£د_ عدم توجه به وجود تناقض در قسمتهای مختلف گزارش
25. ارزش یک گزارش یا نوشته تحقیقی بر چه اساس و میزانی است، چهار مورد را نام ببرید.
26. انواع گزارش از لحاظ ارزش و رسمیت را نام برده و توضیح دهید.
27. انواع گزارش از لحاظ منابع و اندازه را نام برده و توضیح دهید.
28. انواع گزارش از لحاظ نحوه انعکاس اطلاعات و مطالب را نام برده و توضیح دهید.
29. انواع گزارش از نظر کاربرد را نام برده و توضیح دهید.
30. در گزارش مفصل صفحه عنوان شامل چه مواردی است؟
31. در یک پژوهش پیوستها چیست توضیح دهید.
32. در یک پژوهش فهرست مطالب چیست توضیح دهید.
33. در یک پژوهش موضوع‌نامه چیست توضیح دهید.
34. در یک پژوهش نام‌‌نامه چیست توضیح دهید.
35. در یک پژوهش واژه‎نامه چیست توضیح دهید.
36. در یک پژوهش کتابنامه چیست توضیح دهید.
37. گزارش انشایی در کدام دسته از انواع گزارش قرار می‌گیرد.
38. گزارش تفصیلی در کدام دسته از انواع گزارش قرار می‌گیرد.
39. گزارش چیست.
40. متن یک نوشته چگونه تنظیم می‌شود، توضیح دهید.
v نمونه‌ی سوالات فصل چهارم
1. در کدام نوشته اداری هدف "ایجاد سهولت در دست‌یابی به اطلاعات، صرفه جویی در وقت مدیران و بالابردن ضریب بهره‌وری" است.
£الف_ خلاصه مکاتبات اداری £ب_ نامه اداری
£ ج_ گزارش اداری £د_ صورتجلسه
2. کدام مورد از و یژگیهای یک خلاصه خوب نیست.
£الف_ پرهیز از به کار بردن جملات و کلمات مبهم
£ب_ رعایت اصل ساده نویسی
£ ج_ عدم توجه به سطح سواد و موقعیت مخاطب
£د_ رعایت امانت در نقل مطالب
3. اصول خلاصه سازی یک نوشتهی اداری را نام برده و یک مورد را توضیح دهید.
v نمونه‌ی سوالات فصل پنجم
3. کدام گزینه در شیوه نگارش املای کلمات صحیح است:
£الف_ پیوسته نوشتن کلمات مرکبی که مفهوم و معنی دیگری غیر از اجزا ترکیب شونده‌اش داشته باشد.
£ب_ عدم توجه به خوش‌نما بودن کلمه
£ ج_ استفاده بی‌رویه از واژههای عربی
£د_ پیوسته نوشتن کلماتی که دارای استقلال دستوری‌اند.
4. املای واژه "وزارت فرهنگ" درست است زیرا:
£الف_ این واژه یک کلمه ساده و مستقل است.
£ب_ از دو کلمه ترکیب شده که بر روی هم یک مفهوم واحد و جدید دارند
£ ج_ این واژه از زبان عربی به همین صورت وارد زبان فارسی شده است.
£د_ از دو کلمه که دارای استقلال دستوری‌اند تشکیل شده است.
5. نگارش کدام واژه صحیح است:
£الف_ نگه‌داری £ب_ تقوا £ ج_ جاناً £د_ گذارش‎نویسی
6. املای کدام گزینه در زبان فارسی صحیح نیست
£الف_ ناجیه‌ی زن £ب_ ناجی مرد
£ ج_ ناجی زن £د_ گزینه‎های الف و ج
7. کدام گزینه در شیوه‌ی نگارش املای کلمات درست است.
£الف_ استفاده از واژههای عربی.
£ب_ جدا نوشتن کلماتی که دارای استقلال دستوری‌اند.
£ ج_ جدا نوشتن کلمات مرکبی که دارای مفهوم و معنی دیگری غیر از اجزا ترکیب شونده‌اش باشد.
£د_ عدم توجه به خوش‌نما بودن کلمه.
8. نگارش کدام واژه درست است:
£الف_ ناچاراً £ب_ زباناً £ ج_ سریعاً £د_ تلفناً
9. نگارش کدام واژه درست نیست:
£الف_ ناچاراً £ب_ هم‌منزل £ ج_ تقوا £د_ سپاسگزاری
10. املای واژه‌ی "به هوش "در عبارت "چون به هوش آمدم یکی دیدم مابقی را همه خطوط و نقوش" درست است زیرا:
£الف_ این واژه یک کلمه‌ی ساده و مستقل است.
£ب_ از چند جزء که دارای استقلال دستوری‌اند تشکیل شده است.
£ ج_ این واژه از زبان عربی به همین صورت وارد زبان فارسی شده است.
£د_ از دو جزء ترکیب شده که بر روی هم یک مفهوم واحد و جدید دارند.
11. املای واژه‌ی "بیدلی" در عبارت "بیدلی در همه احوال خدا با او بود او نمیدیدش و از دور خدایا میکرد" درست است زیرا:
£الف_ این واژه یک کلمه ساده و مستقل است.
£ب_ از دو جزء که دارای استقلال دستوری‌اند تشکیل شده است.
£ ج_ این واژه از زبان عربی به همین صورت وارد زبان فارسی شده است.
£د_ از دو جزء ترکیب شده که بر روی هم یک مفهوم واحد و جدید دارد.
12. املای واژه‌ی "نه هر که" در شعر "نه هر که چهره برافروخت دلبری داند نه هر که آینه سازد سکندری داند" درست است زیرا:
£الف_ این واژه یک کلمه ساده و مستقل است.
£ب_ از چند جزء که دارای استقلال دستوری‌اند تشکیل شده است.
£ ج_ این واژه از زبان عربی به همین صورت وارد زبان فارسی شده است.
£د_ از چند جزء ترکیب شده که بر روی هم یک مفهوم واحد و جدید دارند.
13. املای واژه بنام در جمله‎ی "خیام نه تنها در شاعری بلکه در نجوم دانشمندی بنام بود. "درست است زیرا:
£الف_ از دو جزء ترکیب شده که بر روی هم یک مفهوم واحد و جدید دارند.
£ب_ از دو جزء که دارای استقلال دستوری‌اند تشکیل شده است.
£ ج_ این واژه از زبان عربی به همین صورت وارد زبان فارسی شده است.
£د_ این واژه یک کلمه ساده و مستقل است.
14. املای ترکیبِ "همنشین" در عبارت "همنشین تو از تو به باید، تا تو را عقل و دین بیفزاید." درست است زیرا:
£الف_ این واژه یک کلمه ساده و مستقل است.
£ب_ از چند کلمه ترکیب شده که بر روی هم یک مفهوم واحد و جدید دارند.
£ ج_ این واژه از زبان عربی به همین صورت وارد زبان فارسی شده است.
£د_ از دو جزء که دارای استقلال دستوری‌اند تشکیل شده است.
15. املای واژه "بی‎نظم" در عبارت "بی‎نظم و ترتیب نمی‎توان به موفقیت دست یافت. " درست است زیرا:
£الف_ این واژه یک کلمه ساده و مستقل است.
£ب_ از دو جزء که دارای استقلال دستوری‌اند تشکیل شده است.
£ ج_ این واژه از زبان عربی به همین صورت وارد زبان فارسی شده است.
£د_ از دو کلمه ترکیب شده که بر روی هم یک مفهوم واحد و جدید دارند.
16. نگارش کدام واژه درست است:
£الف_ نگه‌داری £ب_ شورایعالی
£ ج_ شوری £د_ سپاسگزاری
17. املای واژه‌ی "نیکزاد" درست است زیرا:
£الف_ این واژه یک کلمه ساده و مستقل است.
£ب_ از دو کلمه که دارای استقلال دستوری‌اند تشکیل شده است.
£ ج_ این واژه از زبان عربی به همین صورت وارد زبان فارسی شده است.
£د_ از دو کلمه ترکیب شده که بر روی هم یک مفهوم واحد و جدید دارند.
18. املای واژه‌ی "شورای عالی" درست است زیرا:
£الف_ این واژه یک کلمه ساده و مستقل است.
£ب_ از دو کلمه که دارای استقلال دستوری‌اند تشکیل شده است.
£ ج_ این واژه از زبان عربی به همین صورت وارد زبان فارسی شده است.
£د_ از دو کلمه ترکیب شده که بر روی هم یک مفهوم واحد و جدید دارند.
19. املای واژه‌ی "هوای پاک" درست است زیرا:
£الف_ این واژه یک کلمه ساده و مستقل است.
£ب_ از دو کلمه که دارای استقلال دستوری‌اند تشکیل شده است.
£ ج_ این واژه از زبان عربی به همین صورت وارد زبان فارسی شده است.
£د_ از دو کلمه ترکیب شده که بر روی هم یک مفهوم واحد و جدید دارند.
20. املای واژه‌ی‌ "وزارت فرهنگ" درست است زیرا:
£الف_ این واژه یک کلمه ساده و مستقل است.
£ب_ از دو کلمه که دارای استقلال دستوری‌اند تشکیل شده است.
£ ج_ این واژه از زبان عربی به همین صورت وارد زبان فارسی شده است.
£د_ از دو کلمه ترکیب شده که بر روی هم یک مفهوم واحد و جدید دارند.
21. املای واژه‌ی "ثروتمند" درست است زیرا:
£الف_ این واژه یک کلمه ساده و مستقل است.
£ب_ از دو جزء ترکیب شده که بر روی هم یک مفهوم واحد و جدید دارند.
£ ج_ این واژه از زبان عربی به همین صورت وارد زبان فارسی شده است.
£د_ از دو کلمه که دارای استقلال دستوری‌اند تشکیل شده است.
22. املای واژه‌ی "راهگشا" درست است زیرا:
£الف_ این واژه یک کلمه ساده و مستقل است.
£ب_ از دو کلمه که دارای استقلال دستوری‌اند تشکیل شده است.
£ ج_ این واژه از زبان عربی به همین صورت وارد زبان فارسی شده است.
£د_ از دو جزء ترکیب شده که بر روی هم یک مفهوم واحد و جدید دارند.
23. املای واژه‌ی "بهبود" درست است زیرا:
£الف_ این واژه یک کلمه ساده و مستقل است.
£ب_ از دو کلمه که دارای استقلال دستوری‌اند تشکیل شده است.
£ ج_ این واژه از زبان عربی به همین صورت وارد زبان فارسی شده است.
£د_ از دو کلمه ترکیب شده که بر روی هم یک مفهوم واحد و جدید دارند.
24. کدام اصل کلی را در نگارش باید مقدم از هر اصلی مورد توجه قرار دهیم؟
£الف_ پیوسته نویسی واژهها‌یی که دارای یک مفهوم واحداند.
£ب_ جدانویسی واژهها‌یی که دارای استقلال دستوری‌اند.
£ ج_ یکسان‌نویسی یک واژه در سراسر یک نوشته.
£د_ توجه به خوش‌نما بودن و سهولت در خواندن و نوشتن واژه.
v نمونه‌ی سوالات فصل ششم
1. برای مشخص کردن یک نقل قول به طور معمول از کدامیک از نشانههای زیر استفاده میکنیم.
£الف_ " " £ب_ ] [
£ ج_ _ _ £د_ هر سه مورد
2. در استفاده از علایم نشانه‌گذاری چه هدف یا هدفهایی مد نظر است.
£الف_ فهم درست مطلب £ب_ رفع برخی از ابهام‌ها
£ ج_ درست خواندن یک نوشته £د_ هر سه مورد
3. در کدام مورد نشانه‌ی گیومه استفاده نمی شود:
£الف_ در جملات نقل قول غیر مسقیم
£ب_ در جملات نقل قول مستقیم
£ ج_ برای برجسته نشان دادن یک کلمه، جمله یا عبارت
4. در استفاده از علایم نشانه‌گذاری چه هدف یا هدفهایی مد نظر است؟
£الف_ فهم درست مطلب £ب_ رفع برخی از ابهامها
£ ج_ درست خواندن یک نوشته £د_ هر سه مورد
5. چه توجیه و ضرورتی برای استفاده از علایم نشانه‌گذاری، وجود دارد؟ توضیح دهید.

v متن زیر را با توجه به علائم نشانه گذاری فارسی و املای کلمات ویرایش کنید؛ زیر محل مورد نظر خط کشیده و با گذاشتن یک شماره در بالای آن، در پایان متن جلو شماره مربوطه صورت صحیح را یادداشت کنید. (2 نمره)
بیش از سی سال است کار و یراستاری نخست در دانشگاه تهران و سپس در مرکز نشر دانشگاهی معمول شده این کار خوبی است؛ بدان شرط که این و یراستاری خود و یراستاری دیگر نخواهد و دیگر اینکه و یراستاری در حوزه محدودی اجرا میشود، با دیگر کتابها و نوشتهها چه باید کرد در سالهای اخیر که اندک اندک متوجه چنین نقیصهها شدند به فکر افتادند در دانشگاه درسی بنام فارسی عمومی بگزارند
1) 2) 3) 4)
5) 6) 7) 8)

نوشتههای قائم مقام فراهانی و امیر نظام گروسی برای اکثریت درس خواندههای امروز فصیح نمینماید؛ اما در عصر خود, نمونۀ نثر عالی بوده است؛ چرا چون از عصر زندیه به بعد مخصوصاً عصر قاجاریه نشانۀ فاضل و ادیب بودن آگاهی از متنهای مصنوع عربی و قدرت بر انشای چنان نثرها بوده است نثری که از نوعی طمطراق لفظی برخوردار باشد البته امروز میدانیم به کار بردن چنان صنعتها برای فهماندن معنی ساده نه تنها ضرورتی ندارد بلکه مخل بفصاحت است.
1) 2) 3) 4)
5) 6) 7) 8)

گزارشنویسی از روشها و اصولی گفت گو میکند که بدان وسیله سالم نویسی و ساده نویسی تحقق یافته پیغام به سرعت صحت و روشنی به خواننده میرسد دکتر ماحوزی در کتاب گزارشنویسی میگوید موضوع گزارشنویسی ساده نویسی و سالم نویسی است با توجه به این گفته سالم نویسی هرگز رخ نمیدهد مگر براساس ساده نویسی مقصود از ساده نویسی این نیست که نامه یا پژوهشی لغت یا اصطلاح دشوار نداشته باشد بلکه مقصود آن است که آن لغت یا اصطلاح برای خواننده قابل فهم بوده و نیازی بمراجعه به کتاب لغت یا بشخص نویسنده نباشد
1) 2) 3) 4)
5) 6) 7) 8)

نمونه‌ی سوالات فصل هفتم
1. کدام روش تحقیق مستلزم حضور پژوهشگر و بازدید از محل و اقعه است.
£الف_ تحقیق کتابخانه‌ای £ب_ تحقیق از طریق مشاهده
£ ج_ تحقیق عمومی £د_ هر سه مورد
2. کدام گزینه صحیح نیست؟ در روش تحقیق مشاهده:
£الف_ کارمشاهده فردی انجام شود نه گروهی.
£ب_ بایستی تمام مشاهدات دقیق ثبت شود.
£ ج_ موضوع و مورد تحقیق حضوری مورد بررسی قرار گیرد.
3. کدام گزینه صحیح است؟ در روش تحقیق عمومی:
£الف_ کار مشاهده گروهی انجام ‌گیرد و مشاهدات دقیق ثبت ‌شود.
£ب_ تحقیق از طریق مطالعه منابع و ماخذ صورت می‌گیرد.
£ ج_ مراکز و موارد تحقیق حضوری مورد بررسی قرار گیرد.
£د_ کار تحقیق از دو روش مصاحبه و پرسشنامه انجام ‌شود.
4. در تحقیق عمومی برای جمع‌آوری اطلاعات با پرسشنامه کدام گزینه در این مورد درست نیست.
£الف_ دادن پاسخ به همه پرسشها اجباری باشد.
£ب_ پرسشها از آسان شروع و به تدریج به سوالهای دشوار برسد.
£ ج_ پرسشها واضح و روشن باشد.
£د_ پرسشنامه کوتاه و مختصر باشد.
5. نوشتههای اینترنت را می‌توان به عنوان منبع تحقیق، در کدام روش تحقیق مورد استفاده قرار داد.
£الف_ روش تحقیق عمومی £ب_ روش تحقیق کتابخانه‌ای
£ ج_ روش تحقیق مشاهده
6. کدام گزینه درست نیست؟ در روش تحقیق مشاهده:
£الف_ بایستی تمام مشاهدات دقیق ثبت شود.
£ب_ کار مشاهده فردی انجام شود نه گروهی.
£ ج_ مراکز و موارد تحقیق حضوراً مورد بررسی قرار گیرد.
7. کدام روش تحقیق مستلزم حضور پژوهشگر و بازدید از محل و اقعه است.
£الف_ تحقیق کتابخانه‌ای £ب_ تحقیق از طریق مشاهده
£ ج_ تحقیق عمومی
8. در روش تحقیق مشاهده کدام مورد باید مورد توجه قرار گیرد.
£الف_ ثبت دقیق مشاهدات £ب_ مصاحبه با افراد مطلع
ج_ استفاده از پرسشنامه
1. اصول کلی روش‌های تحقیق را نام ببرید.
2. انواع شیوههای تحقیق را نام برده و در مورد یک شیوه توضیح دهید.
3. چه نکاتی را باید در هنگام مطالعه مورد توجه قرار دهیم، چهار مورد را نام ببرید.
4. در روش تحقیق عمومی، یکی از راهها استفاده از پرسشنامه است، چه نکاتی باید مورد توجه قرار گیرد، چهار مورد را نام ببرید.
5. در روش تحقیق عمومی، یکی از راهها استفاده از مصاحبه است، چه نکاتی باید مورد توجه قرار گیرد، چهار مورد را نام ببرید.
6. در کتابخانههای معتبر مشخصات کتاب را روی سه برگه می‌نویسند، نام برده و توضیح دهید.
7. در کتابخانههای معتبر، یکی از روش‌های ثبت مشخصات کتاب، برگه موضوع است، توضیح دهید.
8. در کتابخانههای معتبر، یکی از روش‌های ثبت مشخصات کتاب، برگه مولف است، توضیح دهید.
9. در کتابخانههای معتبر، یکی از روش‌های ثبت مشخصات کتاب، برگه نام یا عنوان کتاب است، توضیح دهید.
10. یادداشت‌برداری چیست، توضیح دهید.
11. یکی از شیوههای تحقیق، روش تحقیق عمومی است آن را توضیح دهید.
12. یکی از شیوههای تحقیق روش تحقیق کتابخانه‌ای است، آن را توضیح دهید.
13. یکی از شیوههای تحقیق روش مشاهده است، آن را توضیح دهید.
ü

گزارش دهی و آیین نگارش مکاتبات اداری

گزارشنویسی و مکاتبات اداری «زبان فارسی کاربردی»
به کوشش : محمد رضا عطاری
پیشگفتار
زبان رایج اداری که به منظور استقرار پیوندهای رسمی هر سازمان مورد استفاده است، در گذشته و حال به صورت نوشته بوده و می‎باشد. نگارش و آگاهی از شیوه درست نگارش نوشته‎های اداری به گردش بهتر اطلاعات و انجام بهتر امور کمک کرده در نتیجه موفقیت مدیریت سازمانها و نهادها را در نیل به هدفها و ماموریتها را باعث خواهد شد.
بحثهای مطرح شده در این جزوه از منابع و کتابهایی برگرفته، تلخیص و نقل شده که هر کدام در زمینه‌ی مورد بحث به عنوان منابع رسمی مورد تایید مراکز آموزش سازمان مدیریت نیز آموزش عالی می‎باشد که برای کسب اطلاعات بیشتر نسبت به بحثهای مطرح شده در بخش منابع و ماخذ، فهرست این کتابها آورده شده‎اند.
نظرات و پیشنهادات شما خواننده‌ی گرامی به رفع کاستیها و بهبود کیفیت نوشته‌های کتاب کمک خواهد کرد.
تابستان 1384
محمد رضا عطاری تلفن: 09153169250

منابع و مآخذ

· احمدی گیوی، دکتر حسن، دکتر اسماعیل حاکمی و دیگران؛ زبان و نگارش فارسی، سمت، تهران 1383.
· آصف زاده، دکتر سعید؛ گزارش دهی در سازمانهای بهداشتی و درمانی، بحرالعلوم، تهران 1381.
· امینی، سید کاظم؛ آیین نگارش مکاتبات اداری، مرکز آموزش مدیریت دولتی، چ 13، تهران 1380.
· امینی؛ سید کاظم، خلاصهسازی مکاتبات و نوشتههای اداری، مرکز آموزش مدیریت دولتی، تهران 1378.
· حری، عباس؛ آیین گزارشنویسی، تهران، 1371.
· ماحوزی، دکتر مهدی؛ گزارشنویسی؛ نگارش، ویرایش و پژوهش. زوار، تهران 1383، چ یازدهم.

فصل هفتم: شیوههای تحقیق و پژوهش

هر گزارشگری برای تهیه مواد خام گزارش خود، نیازمند گردآوری اطلاعات است. پژوهشگر به آشنایی با شیوههای پژوهش، راههای دستیابی به مراجع و ماخذ گوناگون و نحوه‌ی استفاده از آن مراجع و ماخذ نیازمند است. این اطلاعات از راه‎های گوناگون بدست می‌آید. مهمترین راههای گردآوری اطلاعات عبارت است از:
1- تحقیق مشاهده‌ای؛
2- تحقیق عمومی؛
3- تحقیق کتابخانه‌ای یا استفاده از منابع نوشتاری اعم از کتاب یا نوشتههای اینترنت.

I. روش تحقیق مشاهده
در این نوع تحقیق، پژوهشگر مراکز و موارد تحقیق را حضوراً مورد بررسی و مشاهده قرار می‌دهد. در این مورد، پژوهشگر ممکن است بازرس و حسابرس باشد که به اقتضای ماموریت از اداره‎ای یا موسسه‌ای بازدید یا بازرسی به عمل می‌آورد. از مهمترین نکاتی که در شیوه‌ی مشاهده باید مورد توجه قرار گیرد موارد زیر را می‌توان نام برد:
الف) تمام مشاهدات به طور دقیق ثبت شود؛
ب) کار مشاهده تا حد ممکن گروهی باشد نه فردی.
II. روش تحقیق عمومی
این نوع تحقیق به دو طریق مصاحبه و پرسشنامه انجام می‌گیرد:
الف) مصاحبه: در مصاحبه، نکاتی را می‌توان به دست آورد که از طریق کتابخانه و مطالعه به دست نمی‎آید؛ زیرا ضمن مصاحبه، مطالبی غیر از آنچه ما می‌دانیم و می‌خواهیم بحث کنیم پیش می‌آید که گاهی بسیار مفید است.
نکاتی که در مصاحبه باید رعایت کرد:
1. قبلا از مصاحبه شونده وقت ملاقات بگیریم؛
2. علت مصاحبه را برای او بیان کنیم؛
3. نشانی و شماره تلفن به او بدهیم تا در صورت لزوم و داشتن قصد تغییر وقت مصاحبه، بتواند با ما تماس بگیرد؛
4. درست در ساعت مقرر برای مصاحبه حاضر شویم؛
5. سوالها را مشخص کرده و نوشته باشیم؛
6. اصرار در گرفتن پاسخ پرسش نکنیم؛
7. از نظر وقت، رعایت حال مصاحبه شونده را بکنیم؛
8. به آداب اجتماعی و شخصیت او توجه کنیم و شرط ادب را رعایت نماییم؛
9. در صورت کمی وقت و بسیاری پرسشها تقاضای تجدید وقت کنیم؛
10. مطالب را متضاد و غلو آمیز یادداشت نکنیم؛
11. گفتههای او را در گزارش خود به میل و سلیقه‌ی خویش تفسیر نکنیم و در بند آوردن نکات جنجالی نباشیم؛
12. تشکر کنیم و وعده دهیم که نسخه‌ای از مصاحبه را برایش بفرستیم و به وعده‌ی خود عمل کنیم؛
13. نام مصاحبه شونده، سمت و تاریخ مصاحبه را در فهرست گزارش خود بیاوریم.
ب) پرسشنامه: پرسشنامه، برگ یا برگه‎هایی است با سوالهای تنظیم شده، که گروهی ویژه آنرا تکمیل می‌کنند و به طور معمول نامه‌ای به همراه دارند که درباره‌ی نحوه‌ی تنظیم آن توضیح می‌دهد.
نکاتی که باید در پرسشنامه رعایت کرد:
1. جای کافی برای پاسخ باشد؛
2. سعی شود که پرسشنامه کوتاه و مختصر باشد؛
3. پرسشها از آسان شروع و تدریجا به سوالهای دشوار برسد؛
4. پرسشها واضح و روشن باشد؛
5. دادن پاسخ به سوالات مربوط به امور خصوصی، آزاد باشد؛
6. تمام پرسشها با یک روش منطقی به هم مربوط باشند.

III. روش تحقیق کتابخانه‌ای
در این روش، پژوهشگر بررسی و تحقیق خود را از راه مطالعه ماخذ و مراجع گوناگون اعم از کتاب یا نوشتههای اینترنت انجام می‌دهد. دو منبع عمده در این روش وجود دارد:
الف) منابع اینترنتی(دیجیتال)
در دهههای اخیر بسیاری از اطلاعات دست اول در صفحات وب بصورت دیجیتال منتشر می‌شود. انتشار مطالب و استفاده از منابع اینترنتی بسیار آسان و کم هزینه است. بنابر این باید در گزینش و استفاده از این منابع نهایت دقت را داشته باشیم. برای استفاده از این منابع ذکر نکاتی بصورت مختصر لازم و ضروری است:
موتورهای جستجو مهمترین ابزارهایی هستند که با کمک آنها می‌توان با جستجوی موضوعهای مختلف با استفاده از یک واژه، یک عبارت یا یک جمله منابع مختلفی را شناسایی و مورد استفاده قرار داد.
در استفاده از منابع اینترنتی توجه به سایت و منبع خبر و اطلاعات شرط لازم در یک تحقیق سالم است. سایتها و منابع مختلف اینترنتی به صورت تخصصی به موضوعهای گوناگون می‌پردازند. طبیعتا سایتهای تخصصی معتبر منابع خوبی برای تحقیق بشمار می‌روند.
ب) منابع نوشتاری و کتابخانهای
برای دستیابی به مراجع، ماخذ و منابع مختلف کتابخانه‌ای و نحوه‌ی استفاده از آنها باید به نکات زیر توجه داشت:
I. در همه‌ی کتابخانههای معتبر، مشخصات کتاب را روی سه برگه به شرح زیر می‌نویسند:
الف) برگه‌ی مولف؛
ب) برگه‌ی عنوان یا نام کتاب؛
ج) برگه‌ی موضوع.
این برگهها به صورت الفبایی تنظیم شده و بوسیله‎ی هر یک از آنها می‌توان کتاب مورد نظر خود را بدست آورد. به عبارت دیگر اگر ما تنها یکی از سه مشخصه‎ی بالا را درباره‌ی کتابی بدانیم، می‌توانیم آن را پیدا کنیم. مثلا اگر درباره‌ی کتاب تاریخچه‌ی تحولات عقاید اقتصادی تنها نام کتاب را بدانیم یا نام مولف که دکتر علی اکبر مدنی است برای ما معلوم باشد و یا فقط بدانیم که آن در موضوع اقتصاد است، می‌توانیم آن کتاب را از روی برگه‌ی مربوط بدست آوریم.
امروز در بیشتر کتابخانهها، هر یک از این برگههای سه‌گانه در برگه‌دانها یا قفسههای مستقل و جداگانه قرار داده شده و برای هر دسته، فهرست الفبایی مستقلی ترتیب یافته است. برای پیدا کردن کتابی که نام مولف آن را می‌دانیم باید به قفسه‌ی نام مولف مراجعه کنیم و برای کتابی که موضوع یا عنوان آن را می‌دانیم باید به برگه‌دان موضوع یا عنوان مراجعه نماییم.
در برخی از کتابخانهها این سه دسته برگه یکجا، الفبایی شده است. یعنی همه‌ی برگههای سه‌گانه‌ی نام مولفان، نام کتابها و موضوع کتابها به ترتیب الفبایی دنبال هم قرار داده شده‌اند، مثلا سه برگه تحت عنوان "آریایی"، "آریاییها، "آریاییهای هند" را دنبال هم می‌بینیم که اولی نام مولف کتابی است و دومی موضوع یکدسته از کتابها و سومی عنوان کتاب مخصوصی است.
II. در همه‌ یا بیشتر کتابخانههای مهم، فهرست کتب و نشریات و رسالات موجود در آن کتابخانه با ذکر مشخصات، محتوا، موضوع و مولف هر یک به صورت کتاب و جزوه چاپ می‌شود و در دسترس مراجعین قرار می‌گیرد و نیز نسخه‌ای از آن به کتابخانهها و مراجع و مراکز انتشاراتی و تحقیقی معتبر فرستاده می‌شود. محقق و گزارش‎نویس می‌تواند با مراجعه به یک کتابخانه، فهرستنامه‌ی آن کتابخانه را بگیرد و کتاب یا نشریه‌ی مورد نیاز خود را در صورتی که در آنجا موجود باشد مطالعه کند و اگر در آن کتابخانه نباشد و یا مطالب مندرج در آن ماخذ را کافی نبیند، می‌تواند فهرستنامههای کتابخانههای مختلف را در آن کتابخانه مرور کند و منابع و ماخذ مورد نیاز خود را از هر کتابخانه‌ای که مراجعه بدان برایش آسانتر است بدست آورد.
III. یکی دیگر از راههای استفاده از منابع مختلف از تحقیق، توجه به فهرست ماخذ متن مورد مطالعه است؛ بدین معنی که اگر به طور مثال در زمینه‌ی اقتصاد خارجی تحقیق می‌کنیم و مطالب کتابی که در دست مطالعه است، برای تحقیق ما کافی نیست، می‌توانیم از روی فهرست ماخذ آن، به دیگر متون منابع مراجعه و رفع اشکال کنیم.
IV. ارزش هر کتاب یا نوشته‌ی تحقیقی دیگر، بیشتر بر اساس موازین زیر است: الف) دقت نویسنده؛ ب) تازگی مطالب؛ پ) وسعت و دامنه‌ی بحث؛ ت) اعتبار و شهرت نویسنده؛ ث) متناسب بودن مطالب کتاب با موضوع تحقیق؛ ج) معیارهای علمی ‌کتاب نظیر آمار و ارقام و نمودار و ...؛ چ) داشتن فهرستهای لازم، مانند فهرست مندرجات، ماخذ، اعلام، تصاویر و جز آن.
V. اگر از کتابی نسخه‌ای چند در دسترس باشد باید نسخه‌ای را برای مراجعه انتخاب کرد که حتی الامکان دقیق و صحیح باشد که اگر نسخه‌ی جدید و قدیم داشته باشد باید نسخه‌ی جدید و چاپ انتقادی را مقدم داشت. در این مورد می‌توان از استادان و کتابداران مدد گرفت. همچنین اگر درباره‌ی مطلب مورد تحقیق، دو یا چند ماخذ موجود باشد باید از ماخذی که دست اول یامعتبر است استفاده کرد.
پس از بدست آوردن کتاب یا نشریه‌ی مورد نیاز، نخستین کاری که باید بکنیم مراجعه به "فهرست مطالب و مندرجات" است تا از روی آن بدون اتلاف وقت، به مطالعه‌ی بخش یا فصل مربوط بپردازیم.
در ضمن برخی از کتابها "اندکس" یعنی فهرست موضوعی دارند و از روی آن به وجه آسانتری می‌توان مطالب لازم را پیدا کرد.
VI. اگر تحقیق درباره‌ی موضوعی، از چند ماخذ و متن صورت می‌گیرد باید همه‌ی مطالب استخراج شده را به دقت مورد مطالعه و بررسی و مقایسه قرار داد و نکات و مضامین تکراری را حذف و بقیه را با رعایت اولویت‌ها و نظم و تسلسل منطقی و علمی، تنظیم و تلفیق کرد.
VII. هر پژوهشگر باید برای مساله مورد تحقیق خود آرشیو کوچکی ترتیب دهد تا در مواقع ضرورت از آن استفاده کند. مثلا کسی که درباره‌ی بودجه مطالعه و تحقیق می‌کند لازم لاست تمام مقالات و کتابها و مجلات مربوط به بودجه را در اختیار داشته باشد و از سوی دیگر برای بدست آوردن آخرین مقالات و اخبار مربوط به آن باید با سازمانی که به امر برنامه و بودجه‌ می‌پردازد در تماس باشد.
VIII. در هنگام مطالعه توجه به نکات ذیل لازم است:
الف) بررسی و تجزیه تحلیل مطالب مورد نظر به دقت؛
ب) مطالعه‌ی دقیق‌تر نکات مهم و اگر موفق به درک و کشف آنها نشدیم از افراد مطلع کمک بخواهیم؛
ج) در مسایلی که تردید داریم چند منبع را مقایسه کنیم؛
د) پیشنهادهایی که در هنگام مطالعه به نظر مهم می‌آید یادداشت کنیم؛
هـ) نکاتی را که درباره‌ی تلخیص و یادداشت‎برداری ضمن مطالعه توصیه می‌شود به‌کار بندیم.
و) مهمترین نکته‌ای که در هنگام مطالعه باید به آن توجه کنیم یادداشت‎برداری است که به خاطر اهمیتش به‌صورت مفصل به آن می‌پردازیم.

یادداشت برداری

به طور معمول برای کسب اطلاعات و افزایش معلومات به خواندن کتاب می‌پردازیم. واضح است که حافظه‌ی ما نمیتواند برای مدت درازی مطالب و آموختهها را در خود نگه‌دارد و مطالب پس از مدتی به زوایای ذهن می‌رود و گاهی به کلی فراموش می‌گردد. خواننده‌ی دقیق و دانش‌دوست، روشی را برمی‎گزیند که علاوه بر بهره و سودی که از مطالعه خود می‌برد، از این راه گنجینه‌ای نیز فراهم سازد که در موقع ضرورت، به مدد آن بتواند نوشته یا مقاله‌ای را عرضه کند و در موقع تدوین مطلبی مجبور به مرور و مطالعه مجدد و سیر در منابع و ماخذ نباشد.
وقتی به مطالعه‌ی کتابی می‌پردازیم قلم و کاغذی آماده می‌کنیم و زیر عبارتهایی که مورد توجه و نیاز است با مداد خط می‌کشیم یا در حاشیه کتاب، کنار هر برگ یا جمله، علامت می‌گذاریم. بدین طریق بندهای مورد نظر خود را مشخص کرده، پس از اینکه مطالعه کتاب به پایان رسید، آنچه را قابل ضبط و یادداشت است، روی برگههایی به‌اندازه‌ی تقریبی 8 در 12 سانتیمتر، روی یک طرف برگه، ضبط می‌کنیم. برای نقل مستقیم مطالب، باید به قواعد ضبط و یادداشت‎برداری توجه کنیم. بدین معنی که عبارتهایی را که عینا از ماخذی نقل می‌شود، داخل گیومه بگذاریم و در پایان نقل، مشخصات ماخذ خود را به‌طور دقیق ثبت کنیم. چنانچه در این کار سهل‎انگاری شود، هم ناچار خواهیم شد با صرف وقت زیادتر و مرور مجدد نسبت به اصلاح برگهها اقدام کنیم و هم متهم به عدم رعایت امانت شده که فکر و سخن دیگری را عیناً به نام خود آورده‎ایم. نیز این عمل، نوعی سرقت ادبی و علمی است.
در کارهای تحقیقی، پژوهشگر ابتدا "عنوان تحقیق" را در بالای برگه یادداشت می‌کند. به عنوان مثال کسی که می‌خواهد درباره‌ی "شیلات ایران" تحقیق کند، اگر در منبعی به مطلبی درباره‌ی "خاویار" برخورد کند، ابتدا در بالای برگه، در سمت راست، کلمه "خاویار" را می‌نویسد و زیر آن خطی می‌کشد و سپس مطلب خود را روی برگه می‌نویسد و در پایان، صفحه و سطر و سایر مشخصات منبع مورد استفاده را قید می‌کند. چنانچه در باب صید و صدور خاویار نیز به مطلبی برخورد، می‌تواند بالای همان برگه کلمه‌ی "صید و صدور" را هم درج نماید و یا آن را روی برگه‌ی جداگانه‌ای بنویسد. نویسندگان موفق، برای هر قسمت از پژوهش خود، برگههای جداگانه‌ای تهیه می‌کنند و سپس آنها را دسته‌بندی می‌نمایند. چون به مرور زمان برگههای نوشته شده افزوده می‌شود، دسترسی به مطلب مورد نظر نیز به سهولت انجام نمیگیرد؛ از این رو لازم است از آغاز کار آنها را به ترتیب الفبایی مرتب کنیم و همین شیوه را در ادامه‌ی کار نیز دنبال نماییم.
انتخاب اندازه‎ی کاغذ بستگی به موضوع و نوع یادداشت دارد. برای ضبط بیت یا سخن حکمت آمیز، از برگه کوچک بهره می‌گیریم اما در مورد شرح حال یک شاعر از کاغذهایی نظیر کاغذ A4 نیز می‌توان استفاده کرد و به شیوه‌ای که در مورد برگهها گفته شد آنها را به ترتیب الفبایی مرتب نمود.
یادداشتها باید صحیح و کامل باشد. بدین معنی که ضمن رعایت اختصار و کوتاهی، در بردارنده‌ی کل مطالب مورد نظر باشد و همه‌ی آنها را بیاد آورد. مطالب اضافی، کار شروع نگارش را مشکل‌تر و پیچیده‌تر می‌کند. هر چه میزان اطلاعات محدودتر باشد کار شروع نوشتن راحت‌تر انجام می‌گیرد. با این حال باید بدانیم که اطلاعات اندک و ناقص هم، خوب نیاز ما را برآورده نمیسازد.
هنگام یادداشت مطلب باید مشخص کرد که از کدام شیوه و صورت ضبط پیروی شده است: خلاصه، نقل قول یا تفسیر. به طور معمول از نقل قول مطالب صرف نظر می‌شود و پژوهشگر مطالب را خلاصه و به زبان و سبک خود می‌نویسد؛ اما در موارد مهم یا گفتههای گیرا و جذاب باید از شیوه‌ی نقل قول استفاده شود. این گونه یادداشتها باید خوانا و تمیز و کامل باشد. در سایر موارد، یادداشت‌برداری به شیوه‌ی تفسیری انجام می‌گیرد تا مطالب با کلمات و لغات خود پژوهشگر آمیخته و بیان شود و یک دست بودن نوشته حفظ گردد.
فصل ششم:
علایم نشانه‌گذاری

در گفتار، در خلال صحبت مکث کرده و یا کلماتی را با تاکید و فشار بیشتری ادا کرده، علاوه بر آواهای زبان، از حرکات دست، صورت و چهره برای بیان مفاهیم نیز استفاده میکنیم. همچنین با تغییر آهنگ و لحن صدای خود مفاهیم خبری، پرسشی، تعجبی و غیره را به مخاطب خود القا می‌نماییم. این ویژگی در نوشتار به چه صورتی باید نگارش و نشان داده شود؟
حدود یک قرن است که در زبان فارسی با تاثیر از نوشتههای اروپایی برای رفع این مشکل، علایم نشانه‌گذاری رایج و متداول گردید. این نشانهها باعث سهولت در خواندن، ابهامزدایی از مفاهیم مورد بحت و صراحت و روشنی معنای جملات را باعث شد. ما باید در استفاده و بکار بردن آنها، نهایت دقت را داشته باشیم و حد اعتدال را رعایت کنیم. نشانههای معمول و متداول نشانه‎گذاری در زبان فارسی به قرار زیر است:
v ویرگول "، ": ویرگول، کاما یا درنگ‌ما نشانهی مکثی کوتاه است و آن را اغلب در موارد زیر به‌کار می‌برند:
_ در بین عبارات و جملههای غیرمستقلی که با هم در حکم یک جمله کامل باشد، مانند:
بخشش لازم نیست، اعدامش کنید!
آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است.
_ برای جدا کردن عطف بیان، بدل، جملات و عبارتهای توضیحی و توصیفی، عبارتهای دعایی و جملات معترضه، مانند:
فردوسی، شاعر حماسه سرای ایران، در قرن چهارم می‌زیست.
امیر مسعود، رضی‌الله عنه، از هرات قصد بلخ کرد.
دی، که پایش شکسته باد، برفت؛ گل، که عمرش دراز باد، آمد.
همه دانشجویان، جز آرش، در امتحان شرکت کردند.
در این مورد، به جای دو ویرگول می‌توان از خط تیره یا پرانتز استفاده کرد.
_ در موردی که چند کلمه دارای اسناد واحدی باشند، برای جلوگیری از تکرار حرف عطف "و"، مانند:
علی، حسن و احمد پسران بویه‌ی دیلمی بودند.
تقوا، درستی، پاکدامنی، امانتداری و رازداری سرلوحه‎ی کار ما ست.
رنگهای قرمز، سبز، آبی و بنفش رنگهای شادی هستند.
_ برای جدا کردن بخشهای مختلف یک نشانی، ماخذ یا مرجع، مانند:
تهران، خیابان دکتر علی شریعتی، کوچه اقاقیا، شماره 70.
احمدی گیوی؛ دکتر حسن، دکتر اسماعیل حاکمی و دیگران، زبان و نگارش فارسی، تهران، انتشارات سمت، 1374.
_ در میان دو کلمه که در گفتار با مکث بیان می‌شود و احتمال آنکه خواننده با کسره‎ی اضافه بخواند، مانند:
هر که به طاعت از دیگران کم است و به نعمت، بیش، به صورت، توانگر است و به معنی، درویش. لازم به ذکر است که با وجود واو عطف و یا کلماتی از قبیل "اما"، "ولی"، "اگر"، "که" و از این قبیل، نیازی به ویرگول و نقطه نخواهد بود.
v نقطه ". ": نشانه‎ی مکث کامل بوده و آن را اغلب در موارد زیر به‌کار می‌برند:
_ در پایان جملههای خبری و کامل، مانند:
دیروز عملیات ساختمانی مترو مشهد آغاز شد.
_ بعد از شماره‎ی ردیف و یا حروف ابجد نیز حروفی که به عنوان نشانه یا علامت اختصاری به‌کار رفته باشد، [1] مانند:
1. 2. 3. 4.
الف. ب. ج. د.
ارسطو در سال 322 ق. م. در گذشت.
v نقطه ویرگول "؛": نشانه‎ی مکث و درنگی است طولانی‌تر از ویرگول و کوتاه‌تر از نقطه و آن را اغلب در موارد زیر به‌کار می‌برند:
_ برای جدا کردن جملهها و عبارتهای متعدد یک کلام طولانی که به ظاهر مستقل اما در معنی به یکدیگر وابسته و مربوط باشند و جملات پیرو که توضیح دهنده‎ی علت، چگونگی و ... باشد، مانند:
احمق را ستایش خوش آید؛ چون لاشه که در کعبش دمی، فربه نماید.
حجم کارم امروز بیشتر از هر روز دیگر بود؛ به طوری که مجبور شدم تا دیر وقت بیدار بمانم.
v دو نقطه ":": این نشانه مفهوم "یعنی و معادل" را داشته و برای شرح، برشمردن و توضیح بیشتر مطالب کاربرد دارد و آن را اغلب در موارد زیر به‌کار می‌برند:
_ پیش از نقل قول مستقیم، مانند: [2]
استاد از دانشجو پرسید: آیا کتاب را خوانده ای؟
سعدی می‌گوید: "هر که سخن نسنجد، از جوابش برنجد."
_ توضیحات در مورد یک جمله، کلمه، یا عبارت و نیز نشان دادن ساعت کار، ساعت حرکت، تاریخ، آدرس و مانند آن:
آن سال برای من سال خوبی بود: در آزمون سراسری دانشگاه پذیرفته شدم.
هکمتانه: همدان کامپیوتر: رایانه اصرار: پافشاری
محقق: م. معین ساعت کار: 6 - 4 تاریخ: 1/2/1383
_ بعد از عبارتهایی مانند:
مثال: عبارتند از: به ترتیب زیر:
v گیومه " " یا ' ' یا « » یا < >: برای برجسته نشان دادن و نشاندار کردن یک متن، جمله، عبارت، کلمه یا یک حرفِ خاص و نیز عبارت نقل قول مستقیم، مانند:
کلمه "کولتور" فرانسوی یا "کالچر" انگلیسی را در فارسی، معادل "فرهنگ" دانسته‎اند.
لقمان را گفتند: "ادب از که آموختی؟" گفت: "از بی‌ادبان!"
برای برجسته نمودن و نشاندار کردن، علاوه بر گیومه _که شکلهای گوناگون دارد_ از ترفندهای دیگری چون زیر خط دار کردن (Underline)، مورب نوشتن (En italic)، رنگی نوشتن و تغییر ضخامت و نوع قلم می‌توان استفاده کرد.
v علامت سوال "؟": در انتهای جملات و عبارتهای پرسشی مستقیم و عبارتهایی که از مخاطب انتظار پاسخ داریم:
در مواجهه با مشکلات چه روشی را انتخاب می‌کنید؟
کدام رنگ را می‌پسندید، سبز یا آبی؟
_ نیز نشان دادن تردید و ابهام در مورد درستی آمار و ارقام نیز درستی یک مطلب:
برخی تاریخ درگذشت سنایی را سال 525 هجری (؟) ثبت کرده‎اند.
_ در پایان جملات پرسشی غیر مستقیم نیز جملاتی که انتظار پاسخ از مخاطب نداریم، از علامت سوال استفاده نمی‌شود:
استاد از دانشجو پرسید که آیا کتاب را خوانده است.
همه میدانستند که در نامه چه کسی مورد خطاب است و مضمون و محتوای آن چیست.
v نشانه‎ی تعجب "!": این نشانه بیان کننده‎ی حالتهای مختلف روحی، عاطفی و احساسی از قبیل تعجب، شگفتی، تحسین، امر و نهی، تهدید، آرزو، دعا، تاسف، شک و تردید و مانند آن است:
چه هوایی! دست مریزاد! آفرین! مواظب باش! آه! وای بر من! پایدار باشی!
v خط فاصله "_": برای جداکردن عبارتهای توضیحی، بدل و جملات معترضه از کلام اصلی نیز نشان دادن فاصله زمانی و مکانی، پیوستن برخی عبارتهای ترکیبی و بعد از شماره‎ی ردیفِ اعداد و حروف، مانند:
بوستان سعدی _که دارای 10 باب است_ در سال 655 هجری سروده شده است.
از ساعت 6_4
قطار تهران_مشهد
روزنامه اجتماعی_فرهنگی
v سه نقطه "...": برای نشان دادن کلمه، جمله، پاراگراف یا بخشی از نوشته که حذف شده است. محل قرار گرفتن سه نقطه نشان دهنده‎ی میزان و موقعیت بخش حذف شده است:
... به این دلیل بود که از ادامه‎ی راه منصرف شدم.
گلهای رُز، شب‌بو، همیشه‌بهار و ... در بهار شکوفا می‌شوند.
v پرانتز "()": برای معنی کردن، تبیین، توضیح و ارایه اطلاعات بیشتر در مورد یک کلمه، جمله یا عبارت نیز ذکر ماخذ، نام کتاب یا نویسنده کاربرد دارد:
شاهکار فردوسی (شاهنامه) شهرت جهانی دارد.
بلدیه (شهرداری) عدلیه (دادگستری)
توانا بود هر که دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود (فردوسی)
----- پاورقی ------------------------
[1] . در این مورد از خط تیره، دونقطه یا پرانتز نیز می‌توان استفاده کرد.
[2] . در جملات پرسشی غیر مستقیم از علامت سوال، دو نقطه و گیومه استفاده نمی‌شود: استاد از دانشجو پرسید که آیا کتاب را خوانده است.

فصل پنجم: شیوهی املای فارسی

در زمینه شیوه‎ی املای فارسی هنوز دستور العملی واحد‌ که مبتنی بر موازین و معیارهای علمی، تاریخی و زبانشناختی باشد، تدوین نشده است و شیوه‎های ارایه شده در این زمینه، بیشتر محصول ذوق و استنباطی شخصی صاحبنظران این فن است که آن هم، در برخی از موارد، به شیوه‌های نگارشیِ به طور کامل مختلف انجامیده است. با اینهمه می‌توان در مجموع، از آیین‌نامه و شیوه‌نامههای موجود در این زمینه، نکاتی نسبتاً مشترک و مورد اتفاق را استخراج کرد که به کار بستن آنها در درست نویسی خط و املای فارسی مفید و رهگشا باشد. در ذیل به این نکات اشاره می‌شود:
1- رعایت و پیروی از سبک و شیوه‎ی واحد در یک نوشته: از آنجایی که شیوه نامه‌‌ی واحدی که توسط همه نهادهای فرهنگی، انتشارتی و اداری در امر شیوه‌ی املای فارسی تایید شده باشد وجود ندارد، باید سعی کنیم در نوشتههای خود، حداقل از یک سبک واحد و خاص پیروی کنیم. به طور مثال اگر شیوه‎ی سرهم‌نویسی (پیوسته‌نویسی) را در کلمات ترکیبی دنبال می‌کنیم، در سرتاسر نوشته خود را ملزم و مقید به این اصل بدانیم. در نتیجه توجه به چنین اصلی، نوشته‌ی ما یکدست و یکنواخت خواهد بود.
2- جدا نویسی و رعایت حد استقلال دستوری واژهها: در مورد واژههایی که در متن در کنار هم قرار می‌گیرند و در واقع دو واژه مستقل‌اند و نه یک واژه مرکب و با هم رابطه دستوری مانند مضاف و مضاف‌الیه یا صفت و موصوف دارند جدا از هم نوشته می‌شوند. مانند:
وزارت فرهنگ، دانشسرای عالی، عرض کردن، زمین خوردن، سیب سرخ، فرمانداری کل، به عرض رساندن، دوست را، یک روز، این کار، آن کس و مانند آن.
 در برخی موارد بعضی کلمات، هر چند از نظر دستوری متعلق به دو مقوله‎ی متفاوت‌اند و در جمله با هم رابطه‎ی دستوری دارند ولی بر اثر تکرار و کاربرد زیاد در متون مختلف به طور معمول سرهم نوشته می‌شوند:
چرا، چسان، چقدر، چطور، آنکه، اینکه، چنانچه، آنچه، اینسان، آنسان، اینهمه، آنهمه، همین، همان، همچنین، همچنان.
 هرگز فعل ربطی «است» را با «که» موصول، نباید پیوسته نوشت:
درست است که...، آن است که... و مانند آن.
3- پیوسته و سر هم نوشتن اجرای عبارتهای ترکیبی: دو یا چند کلمه که با هم ترکیب شده و کلمه‌ای تازه با مفهوم و معنای جدید و مستقل، غیر از اجزای ترکیب شونده‌اشان بوجود آورده‎اند پیوسته نوشته می‌شوند. مانند:
کتابخانه، گلاب، پنجشنبه، شاهنامه، دانشکده، صاحبدل، پیشرو، همراه، خوشدل، خوشنام، بهروز، ایرانشهر.
 سرهم نوشتن و پیوسته نوشتن وندها: پیشوند، پسوند و میانوند به کلمه‌ای که با آن ترکیب می‌گردد، پیوسته نوشته می‌شود. مانند:
همنشین، بیدل، بینابین، دمادم، بیکار، بیقرار، باغبان، دانشمند، ثروتمند، گلزار، کشتزار، کارمند، بخرد، بهوش، بنام (با معنای مشهور)، نگهبان، آهنگر.
 در صورتی که حرف آخر جزء اول از حروفی باشد که به حرف بعدی خود نمیچسبند، این دو جزء را بدون فاصله و نزدیک به هم مینویسیم:
سفیدبخت، شهربانو، نوآموز، برگشت، خودخواه، سردرد، کارگر، آموزگار.
4- سهولت در خواندن، نوشتن و توجه به خوشنما بودن و زیبایی واژههای مرکب: هر گاه سرهم نویسی دو واژه که با هم ترکیب می‌شوند باعث اشتباه و دشواری در خواندن یا نوشتن واژه مرکب شود یا اینکه از نظر ظاهر، کلمه خوشنما نبوده و بد جلوه نماید، بهتر است آن کلمات را جدا بنویسیم. در این مورد ملاک و میزان خاصی وجود ندارد و سلیقه و ذوق جمعیِ فارسیزبانان ملاک است. در این صورت اجزای ترکیب را جدا از هم ولی بدون فاصله می‌نویسیم مانند:
هم‌منزل، عدالت‌پیشه، ستم‌ستیز، بی‌تربیت‌تر، گلاندام، دانشآموز، سخنسنج، رویینتن.
 جدا نوشتن حرف اضافه‎ی «به»، حرف ربط «نه... نه»، «هم... هم...»، نشانه‎ی استمراری «می» و حرف اضافه «بی» به معنی بدون مانند:
بی نام تو نامه کی کنم باز.
او گذشته خود را به خاطر آورد.
در مقابل او به زانو در آمد.
نه این و نه آن، هیچکدام.
هم این و هم آن.
 نشانه‎ی جمع «ها» به اسم می‌چسبد؛ مانند: گلها، کتابها، آنها، قلمها، ماهها، کوهها.
در واژههای مرکب، هرگاه واژه‌ای به "های غیر ملفوظ" ختم شود و بعد از آن یک وند یا کلمه دیگر بیاید، اجزای ترکیب، پیوسته نگارش نمی‌شوند، مانند:
نامهها، گلهها، علاقه‌مند، نکته‌بین، خانه‌زاد.
برخی از ترکیبات به خاطر کثرت استعمال از این قاعده پیروی نکرده و "ه" حذف میشود، مانند:
زندگی، بندگی، آزادگان، ستارگان، پرندگان.
 وندهای برتر و بر‌ترین در زبان فارسی در ترکیب با صفتها بنا به نکته‌ی سوم در ترکیب وند و واژه بایستی پیوسته نوشته شود اما به لحاظ زیبایی و ظاهر کلمه گاه پیوسته و گاه جدا نگارش می‌شود و بین صاحب‌نظران اتفاق و وحدت رویه وجود ندارد بنابر این برای بیرون آمدن از سردرگمی پیشنهاد می‌شود این وندها همواره و در همه‌ی موارد جدا و بدون فاصله با صفت قبل از خود نگارش شوند با توجه به اینکه پیوسته نوشتن برخی از ترکیبهایی از این دست نادرست نخواهد بود.
بزرگ‌تر، سنگین‌‌ترین، کوتاه‌‌ترین، درست‌تر، رایج‌تر، روشن‏ترین رسمی‏ترین، قانونیترین و مانند آن.
اگر شیوه‌ی جدانویسی وندهای تر و ترین را در نوشته‌هایمان به‌کار می‌بریم در مورد واژه‌ها‌یی ذیل پیوسته نوشتن این ترکیبها پیشنهاد می‌گردد:
بهتر، کمتر، کِهتر، بیشتر، پیشتر، کمترین، کِهترین، بیشترین، پیشتر،بهترین و مانند آن.
چند نکته در مورد کلمهها و ترکیب‌های زبان عربی که وارد زبان فارسی شده:
در مورد واژههای دخیل به زبان فاسی، همانگونه که در مباحث قبلی آمد، بهتر است که از معادل فارسی آنها استفاده کنیم، به شرط آنکه از نظر زیبایی، رسایی مفهوم، خللی ایجاد نشود چرا که هیچ زبانی از این داد و ستدهای واژگانی بینیاز نیست. اما در مورد واژگانی که به واسطهی اِعمال یک قاعدهی دستوری زبان دیگر ساخته میشوند وضع تفاوت دارد. بدین معنی که برخی از واژه‌ها حاصل تغییراتی است که در ساختار کلمات به واسطهی دستور زبانی بیگانه بوجود آمده اند، در این صورت مجاز به کاربردن آنها نیستیم. مهمترین و رایجترین این پدیدهها عبارتند از: تنوین زبان عربی و تای نشانهی مونث در اسم.
 در ترکیب‌های متداول عربی رایج در زبان فارسی، کلمههای مستقل را جدا از هم و بدون فاصله می‌نویسیم مانند:
عن‌قریب، مع‌ذالک، علی‌رغم، من‌جمله.
 اسم‌های خاص، رایج در زبان فارسی که در عربی با الف مقصوره (الف کوتاه) در میان واژه نگارش می‌شوند و در تلفظ صدای «آ» دارند، به طور معمول در فارسی به صورت زیر نگارش می‌شوند:
رحمان، اسماعیل، اسحاق، ابراهیم، سماوات، سلمان.
 در اسامی خاص که در پایان نشانه‌ی «ی» و در گفتار صدای «آ» دارند، در فارسی به صورت زیر نوشته می‌شوند:
موسی، مرتضی، عیسی، یحیی، مجتبی.
این واژهها در ترکیب با یک کلمه دیگر به طور معمول به صورت زیر نگارش می‌شوند. مانند:
موسای عمران، عیسا‌ی مسیح، عیسای مریم.
برخی از این واژهها به صورت منفرد هم با الف نوشته می‌شوند و نیز در برخی از اسمهای خاص «ا» به جای «ی» استفاده میشود:
کبرا، لیلا، صغرا، هدا.
 در مورد کلمات عربی (اسمهای غیر خاص) وارد شده در زبان فارسی که صدای «آ» در پایان دارند و در زبان عربی با «ی» نگارش می‌شوند، در فارسی بصورت زیر نوشته می‌شوند:
تقوا، هوا، مقوا، شورا، بلوا، اعلا، حتا، انتها، ابتلا، قوا، دنیا.
 تنوین «"»: تنوین مخصوص کلمات عربی و تابع قاعدهی خاص صرف و نحو زبان عربی است، از این رو اعمال و کاربرد آن در واژههای فارسی و غیر عربی مانند: ناچاراً، جاناً، زباناً، دوماً، سوماً، گاهاً، تلفناً، تلگرافاً در زبان فارسی مجاز نیست و بهتر است با کلمات هم معنی جایگزین گردند: به ناچار، جانی/با جان، زبانی/با زبان، دوم، سوم، گاهی، تلفنی/با تلفن، تلگرافی/با تلگراف.
همچنین بهتر است کلمات عربی که دارای تنوین‌اند را با معادل‌های فارسی آن _تا آنجا که به شیوایی و رسایی کلام لطمه نزند._ جایگزین کنیم، مانند:
عملاً، قطعاً، واقعاً، عمداً، یقیناً، سریعاً، تحقیقاً، دقیقاً که بهتر است با ترکیب‌های زیر جایگزین شوند:
در عمل، بطور قطع، در واقع، عمدی، بهیقین، بهسرعت، بهتحقیق، بهدقت.
 «ه» نشانهی مونث در زبان عربی: در دستور زبان عربی، اسامی دارای جنسیت میباشند. یعنی اسم در این زبان دارای دو نوع و گونهی مونث و مذکر است. برخی از اسمها مونث و یا مذکر اند. برخی دیگر با گرفتن نشانهی «ه»، به اسم مونث تبدیل میشوند. در برخی از نوشتهها تحت تاثیر دستور زبان عربی به واژههایی برمیخوریم که کاربرد آن در زبان فارسی نادرست است. کاربرد واژههای معلمه، ناجیه، شاعره، مومنه، مدیره، رییسه، مریضه و مانند آن در زبان فارسی نادرست بوده و بایستی به جای آنها از واژههای زیر استفاده کنیم:
خانم معلم یا معلم زن، ناجی زن یا نجات غریق زن، زن شاعر و زن مومن، خانم مدیر، خانم رییس، زن مریض.
 همزه در پایان واژههای عربی مانند ابتداء، انتهاء، املاء، انشاء، صحراء، اقتضاء وجود دارد که در زبان فارسی هم در گفتار و هم در نوشتار حذف می‌شود: ابتدا، انتها، املا، انشا، صحرا، اقتضا، شی، تکافو.
در صورتی که حذف همزهی پایانی، باعث عوضی گرفته شدن آن به جای کلمهی دیگر شود نباید آن را حذف کنیم:
جزء / جز، سوء / سو.
بهتر است همزه را در میان کلمات رایج در زبان فارسی با "ی" _تا جایی که به زیبایی کلمه لطمه نخورده و اشکال در خواندن و نوشتن ایجاد نکند._ جایگزین کنیم، مانند: آیینه، پاییز، آیین.
کلماتی که در پایان «های» غیرملفوظ دارند، هرگاه با کلمهی بعدی به صورت ترکیب اضافی یا وصفی درآیند، مانند کلمات ختم شده به «ا»، بهتر است با اضافه کردن «ی» بدون فاصله، در وسط دو کلمه همچنان که در تلفظ این صدا مشاهده میشود، نگارش شوند:
نامهی باستان، خانهی بزرگ، هفتهی اول، دستهی آوازخوان، نوشتهی جالب.
در این مورد (های غیرملفوظ) شیوهی نگارش دیگری هم رواج دارد که نمیتوان گفت نادرست است:
نامـﮥ باستان، خانـﮥ بزرگ، هفتـﮥ اول، دستـﮥ آوازخوان، نوشتـﮥ جالب.
 «ا» در فعل است و صورت‌های صرف شده آن در چند مورد حذف می‌شود:
هر گاه کلمه قبل از فعلِ است، در پایان صدای «آ» و یا صدای «او» داشته باشد، مانند:
دانا، تواناست. او دانشجوست. بیناست. نیکوست.
 «ا» در فعل است و ترکیبات آن، بعد از کلماتی که در پایان صدای «ایـ» دارند، هرچند در گفتار تلفظ نشوند، حذف ‌نمی‌شوند:
دانایی، توانایی است. طعم زندگی، شادی است.
 اجزای پیشین فعل؛ «بـ، نـ، مـ» همواره چسبیده به فعل نگارش می‌شوند:
ببندد، ببین، برو، نبندد، نبیند، نرو، مبند، مرو، مکن.
 جزء پیشین «می» برای نشان دادن استمرار یا تکرار یک فعل همواره جدا از صورت صرف شده و بدون فاصله به کار برده میشود:
میروم، میگفتم، میخواهم بروم.
فعل گزاردن به معنی ادا کردن، بجا آوردن را نباید با فعل گذاشتن اشتباه و عوضی بگیریم. در صورتهای صرف فعل و در ترکیبات، «گزار» در واژههای سپاسگزار، حق‌گزار، شکر‌گزار، نماز‌گزار مفهوم و معنی بجا آوردن و اداکردن دارد.

فصل چهارم: خلاصه نویسی

خلاصه عبارت است از استخراج مفهوم و موضوعهای اصلی یک نوشته به شکلی که نمایاننده‎ی مطالب مشروح باشد. هدف از خلاصه نویسی در سیستم اداری ایجاد سهولت دستیابی به اطلاعات، آزاد نمودن وقت مدیران می‎باشد. مدیران با مطالعه‎ی خلاصههای نوشته‌های اداری در زمانی کوتاه قادر خواهند بود در موارد خاص تصمیم مناسب را اتخاذ و در نهایت به اعمال مدیریت بپردازند. درجه حساسیت موضوع خلاصه‎سازی، با توجه به تاثیر این خلاصهها در تصمیم‎گیری مسولان و مدیران، مسولیت کسی که این مهم را بر عهده می‌گیرد سنگین می‌باشد. بنابراین این شخص باید دارای ویژگیهای زیر باشد:
- علاقه مندی؛
- داشتن سواد و دانش کافی؛
- خط خوش؛
- امانت‎داری؛
- داشتن حوصله کافی؛
- سرعت کافی در درک و انتقال مفاهیم؛
- آگاهی به مسایل کاری؛
- نظم و وقت شناسی.

ویژگیهای یک خلاصه خوب
یک خلاصه زمانی کارایی لازم را خواهد داشت که جامع و کامل بوده در کمال امانت تهیه شده باشد. برای داشتن چنین خلاصهای لازم است اصول زیر را در تهیه آن در نظر بگیریم:
- در نظر گرفتن سطح سواد و موقعیت شخص یا اشخاصی که قرار است از این خلاصه استفاده کنند؛
- رعایت اصل ساده نویسی و استفاده از جملات ساده، صریح و روشن؛
- پرهیز از بکاربردن کلمات و جملات مبهم.

مراحل نگارش خلاصه
- ابتدا متنی که قرار است خلاصه شود را مطالعه می‌کنیم تا از دریافت همه موضوعهای مطرح شده در گزارش یا نوشته مطمئن شویم؛
- در مرحله بعد با مطالعه مجدد، زیر کلمات و جملات کلیدی خط می‌کشیم؛
- مطالب مهم و اصلی را در پیشنویس یادداشت می‌کنیم؛
- پیشنویس را بازبینی و ویرایش می‌کنیم؛
- در مرحله آخر خلاصه ویرایش شده را پاکنویس می‌نماییم.
خلاصه تهیه شده را در صورتی که قرار است به عنوان بخشی از گزارش ارایه شود در جای خود، قبل از متن اصلی گزارش، درج می‌کنیم.
گاهی کار تهیه خلاصه مکاتبات اداری به عنوان یک وظیفه و مسولیت اداری به صورت مستمر انجام می‌شود، در این صورت بایستی در کاغذ مناسب، با رعایت فاصلههای لازم از چهار طرف، با ذکر عنوانهای ذیل تدوین و تنظیم شود:

نوع نوشته: ...‎ شماره و تاریخ نوشته: ...
تاریخ وصول: ... ارسال کننده: ...
امضا کننده و سمت: ... موضوع: ...
---------------------------------------------------------------
هدف و متن خلاصه: ...
...
...
...
...
...
------------------------------------------------------------
نام، سمت و امضای خلاصه کننده:

فصل سوم: گزارش

درباره گزارش تعریفهای گوناگون ارایه شده است. گزارش از ریشه‎ی فعل "گزاردن" به معنی به جا آوردن، انجام دادن است.[1] این معنی در ترکیباتی چون سپاسگزاری و نمازگزاردن بکار رفته است. این واژه از ریشه‌ی لاتین"reporter" به معنی باز پس آوردن یا بازگشت اطلاعات است. از نظر معنایی گزارش عبارت است از: "شرح و تفسیر قضیه، شرح و تفصیل خبر یا کاری که انجام یافته".[2] معنی اصطلاحی آن، عبارت است از انتقال و انعکاس پاره‌ای از اطلاعات حاصل از مشاهده، تحقیق و پژوهش درباره‎ی یک موضوع مشخص به روش علمی و مستند بر مدارک، شواهد و حقایق.
فن گزارشنویسی عبارت است از "مهارت نگارش اطلاعات، حقایق، علل مسایل، رویدادها و استنتاج و ارایه راه ‌حلی که به ترتیب و توالی منطقی با روشنی و اختصار با رعایت اصل ساده‌نویسی و سالم نویسی صورت گرفته‌باشد."[3]
با استفاده از گزارشنویسی، مطالب هر موضوع به صورتی مرتب و منظم و بر کنار از هر گونه ابهام و نارسایی در جهت رسیدن به هدف و منظور خاصی نقل می‎شود.
در مجموع می‌توان نتیجه گرفت که غرض از تنظیم هرگونه گزارش، ارایه منظم و مرتب عقاید افکار و اطلاعات بر اساس طرح و نقشه‌ای که از پیش برای تحقق هدفی خاص انتخاب شده، به همراه شرح تفسیرهای آن در ساده‌ترین و اساسی‌ترین شکل خود که پاسخگوی نیازهای خواننده باشد.
موضوع گزارشنویسی از روشها و اصولی گفتگو می‌کند که بدان وسیله ساده‌نویسی تحقق یافته، پیام به سرعت، صحت و روشنی به خواننده می‌رسد. مقصود از ساده‌نویسی این نیست که نامه یا پژوهش لغت یا اصطلاح دشوار نداشته باشد بلکه مقصود آن است که آن لغت یا اصطلاح برای خواننده به راحتی قابل فهم بوده و کلمات مشکل با ساده‌ترین و روشن‌ترین واژهها جایگزین گردد. گزارشنویسی از مهم‌ترین وسایل و ابزارهای مبادله و انتقال اطلاعات است. بیشتر تصمیم‎هایی که سرپرستان سازمانها، ادارهها یا اشخاص می‌گیرند، بر اساس گزارشهایی است که از کارشناسان و مسولان زیر سرپرستی یا گزارشگران مربوط دریافت می‌شود. پس اگر در تهیه و تنظیم گزارشها دقت کافی نشود طبعاً مبنای تصمیماتی قرار خواهد گرفت که از عیب و نقص مبرا نبوده و نه تنها پیام نویسنده به درستی به خواننده نرسیده بلکه باعث زیانهایی خواهد شد.
دقت و حساسیت یک گزارش از سخن بالا به خوبی برداشت می‌شود. بنابر این گزارشنویسی از مشکل‌ترین وسایل مبادله اطلاعات است. زیرا هنگام نوشتن گزارش در صورت عدم دقت و اهمال، بسیاری از مطالب مهم فراموش شده و اگر طرح منطقی و روش گزارشنویسی به صورت صحیح مورد توجه قرا نگیرد گزارشی درست حاصل نخواهد شد.
یکی از اشکالاتی که ممکن است در نوشتن گزارش بوجود آید پیروی از سبکهای ادبی است که نویسنده گزارش ممکن است در نگارش انتخاب کند. این سبکها با همه ارزشی که در متون ادبی دارد، نباید در گزارشنویسی مورد استفاده قرار گیرد چرا که نویسندگی هنر است و کسب مهارت در این هنر مستلزم وجود ذوق و قریحه در افراد است اما فن گزارشنویسی، بر اصل گفتار معمولی و زبان نوشتاری ‌رسمی تکیه دارد که برای هر کس امکان‌پذیر است. از این رو باید پذیرفت که "گزارشنویسی" فن است و فن خود از مقوله‌ی علم شمرده می‌شود و علم واقعیت را در مفاهیم منعکس می‌نماید. در حالی که نویسندگی از دیدگاه ادبیات، هنر است. در هنر الگوی مشخص وجود نداشته و تخیل و احساس نقش اساسی دارد. در این صورت ابهام بر روشنی و صراحت، برتری دارد در حالی که در فن صراحت و روشنی حرف اصلی را می‌زند و رفتارِ منظمی است که باید به آن پایبند بود.

سابقه گزارشها
پس از آغاز زندگی اجتماعی بشر، انتقال اطلاعات، یکی از موضوعاتی است که بشر به آن پرداخته و تجربیات، مشاهدات و تفکرات خود را به صورت روایتهای شفاهی برای همنوعان خود نقل و گزارش کرده است. پس از پیدایش خط، این روایتها و گزارشها برای انسانهای دورههای بعد هم قابل استفاده و در دسترس بوده است.
سابقه‌ی گزارشنویسی مکتوب به حدود سه هزار سال پیش از میلاد می‌رسد. در دوره‌ی ساسانیان، دبیران که از دانشهای زمان خود نیز اطلاعات کافی داشتند و دارای خطی خوش بودند وظیفه‎ی نگارش در دربار را بر عهده داشتند.
غالب گزارشهای این دوره از تاریخ که بیشتر به صورت سنگ نوشته، پوست نوشته، الواح گلی و گاه نوشتههای روی ظروف و کاسههای گلی بود، روایتهای تاریخی از منازعات و کشور گشایی پادشاهان، تعالیم مذهبی و متون مذهبی است. اوستا نمونه‎ی کاملی از مورد اخیر است. این نوع گزارشهای اولیه و باستانی طبیعتا بسیار ساده و بی‌تکلف بوده و با خطوط میخی و پهلوی نگاشته می‌شده است.
پس از حمله اعراب به ایران و واژگونی نظام پادشاهی ساسانی، با دوره‌ی جدیدی از فرهنگ و تمدن روبرو می‌شویم. روایت و گزارشهای این دوره مربوط به رفتارهای پادشاهان، دخل و خرج دربار، آیین و آداب و رسوم مردم، تاریخ و بسیاری از جنبههای زندگی آن روز مردم است. تاریخ بیهقی، سفرنامه ناصرخسرو و رسالههای جغرافی نمونههایی از نوشتهها و گزارشهای این دوره به شمار می‌رود.

گزارشنویسی جدید
امروزه گزارش شالودهی اصلی انتقال اطلاعات در تمام زمینههای علمی، فرهنگی، اجتماعی و به طور کلی خبررسانی میباشد. با پیشرفت حیرتانگیز بشر در یکی دو قرن اخیر و به‌ویژه پنجاه سال اخیر در زمینه‌ی ارتباط و علوم و فنون مختلف و تغییر رویکرد بشر نسبت به مسایل، گزارشنویسی نیز با شرایط جدید و نیازهای روزمره منطبق و سازگار شد. نگرش علمی بشر به موضوعات پیرامون خود، چارچوب و قوانین خاصی را در این مورد حاکم و رایج کرد. نقش حیرتانگیر کامپیوتر و اینترنت، در سرعت بخشیدن به کار نشر و اطلاع رسانی، آیین نگارش و فنِ تنظیم گزارشها را دچار تغییر و تحول کرد. گزارشها از جنبهی توصیفی و تفصیلی (تشریحی)، به جنبه توضیحی و اختصاری متمایل شد. در این دوره محور اصلی گزارش بیان حقایق و توضیح واقعیت بدور از هرگونه گزافه‌گویی و مبالغه است.
دلیل روشن این تحول این است که پیامها بایست به سرعت، صحت و روشنی مبادله شود. تصمیمها و اقدامات به سرعت، بر مبنای گزارشها صورت گیرد. بدیهی است هدف از نویسندگی در این دوره، کما بیش معنی و اصل مفهوم بوده است. در این دوره ظرافتهای قلمی و سخن‌پردازیهای طولانی و کسل کننده جای خود را به نوشتههای ساده، صریح و روشنی داد که در عین این که همه حقایق در گزارش منعکس می‌شود، از سخن‌پردازی و توضیحات بیهوده و نامربوط اجتناب شده است.
فن گزارشنویسی جدی از مقدمه و خلاصه تا متن، پیشنهاد، نتیجه و پیوستها، همه و همه از روش و قواعد زبان پیروی کرده و نشانهها و علایم نگارشی در آن نقش اساسی دارد.
به جهت نیاز افرادی که با این موضوع سر و کار دارند، نیز با توجه به طبیعت مشاغل پیچیده امروز، تکنیک گزارشنویسی و ویرایش به سرعت در جهان امروز تکمیل و معمول گردید به نحوی که فرا گرفتن این روش و اصول برای همه افراد ممکن گردد.

اهمیت گزارشنویسی
گزارشنویسی و اصولاً نگارش یک "مسولیت" است. بی توجهی و کم اعتنایی به این مسولیت عواقب و عوارضی دارد که باید در برابر آن پاسخگو بود. غالب تصمیم‎گیریهای مدیران و مسولان سازمانها و موسسات بر مبنای گزارشهایی است که توسط کارمندان و کارشناسان سطوح مختلف اداری تهیه و به مقامات بالاتر گزارش می‌شود. هر نوع سهل‎انگاری در تهیه و تنظیم گزارشها بدون شک در قضاوتها، تصمیم‌گیریها، اتخاذ روشها، ارایه راه‌کارها و به طور کلی در سرنوشت یک سازمان و نظام اداری موثر بوده و در حال و آینده آنها می‌تواند تاثیرات حیاتی بجا بگذارد. بنابر این در تهیه و تنظیم هر نوع گزارش از مرحله برنامه‌ریزی تا تدوین و ارایه، باید نهایت توجه و دقت را معمول داشت.
نکته مهم و اساسی در تهیه‌ی گزارش، آشنایی با اصول و قواعد گزارشنویسی، تمرین و ممارست است. بنابراین یک گزارش کامل، جامع و مانع نه تنها نتیجه داشتن اطلاعات کافی و موثق از موضوع، بلکه داشتن توانایی و مهارت در گزارشنویسی است.
انواع گزارش
گزارشها از جهات مختلف قابل تقسیم‏بندی‏اند:
الف) گزارش از نظر رسمیت
1- گزارش غیر رسمی: تهیه این نوع گزارش جنبه خصوصی داشته و به طور معمول این نوع گزارش نتیجه‏ی علاقه، کنجکاوی، ذوق و احساس شخصی است و کمتر دارای پیامدهای حقوقی است. مانند سفرنامهها و گزارشهای روزمره از وقایع و گزارشهای ساده، مقالات روزنامه‏ها و مجلات.
2- گزارش رسمی: این نوع گزارش هنگامی ارایه می‌گردد که فرد یا افرادی مامور تهیه‌ی آن می‌شوند. تهیه این نوع گزارشها برای هدف خاصی صورت می‌گیرد، بنابراین تهیه آن یک وظیفه و مسولیت اداری به حساب می‌آید. این گونه گزارشها مربوط به مسایل اداری، بازرگانی، سیاسی، اجتماعی، علمی و مانند آن است و دارای پیامدهای حقوقی و قانونی مستقیم می‏باشد. بنابراین تهیه گزارشهای اداری و رسمی، اغلب ماموریتی دقیق، پر زحمت و وقتگیر است.
ب) گزارش از نظر کاربرد
1- گزارش تحصیلی و پژوهشی: هدف این نوع از گزارش بالا بردن سطح اطلاعات و معلومات دانشجو یا محقق و سطح کیفی دانشهاست.
2- گزارش اداری: به طور معمول این نوع از گزارش در سازمانهای اداری، شرکتها، وزارتخانه‏ها، نهادها و بانکها تهیه می‏شود و در جهت برنامه‏ریزی، اتخاذ تصمیمات اداری مورد استفاده قرار می‏گیرد.
پ) گزارش از نظر منابع و اندازه
1- گزارش ساده: در تهیه‏ی اطلاعات این نوع از گزارشها تنها به منابع دست اول اکتفا می‏شود.
2- گزارش تفصیلی: در این نوع از گزارش برای کسب اطلاعات به منابع وسیعی مراجعه شده و علاوه بر منابع دست اول از منابع دست چندم هم استفاده می‏شود. بنابراین نتیجه‏ی این گزارشها حقیقی‏تر و قابل اعتمادتر اند.
ت) گزارش از نظر انعکاس اطلاعات و مطالب
1- گزارش انشایی: اطلاعات و مطالب منعکس شده در این نوع از گزارشها به صورت متن و نوشته می‏باشد.
2- گزارش مختلط ـ در این نوع از گزارش برای انعکاس اطلاعات، علاوه بر متن ساده از جدول، نمودار، منحنی، فرمول و تصویر هم استفاده می‏شود.

نکات قوت یک گزارش
اگر چه گزارشها از نظر منظور و هدف، کاربرد، نحوه‎ی تهیه و ارایه با یکدیگر متفاوت هستند ولی در برخی از مشخصات با هم مشترکند. ازاین رو برای یک گزارش خوب می‌توان نکاتی رایاد آوری کرد که بیان کننده‌ی ویژگی همه گزارشهاست:
Ø گزارش باید تنها منعکس کننده‌ی حقایق باشد. در هیچ موردی اطمینان بیجا و غیرِ مستند نداده و عقاید و احساسات و سلیقههای شخصی در آن دخالت داده نشود.
Ø گزارش باید سرشار از اطلاعات لازم و کافی بوده و از هر گونه مطلب غیر ضروری و یا غیر مفید مبرا باشد و به صورت صحیح و منظم تقسیم بندی شده باشد.
Ø گزارش باید نه خیلی طولانی و مفصل و نه خیلی کوتاه و مختصر باشد؛ یعنی به‌اندازه‌ای مفصل باشد که همه‌ی نکات قابل ذکر را دربر گیرد و از طرفی در خواننده ایجاد ملال و خستگی نکند، بلکه رغبت و علاقه‌ی او را به خواندن و مطالعه برانگیزد تا خواننده مطالب آن را به طور دقیق و جزء به جزء درک نماید.
Ø گزارش باید از صفت تازگی و ابتکار بر خوردار باشد و به‌ حل مسایل و مشکلات و ازدیاد معلومات کمک کند.
Ø گزارش باید بر اساس تفکری صحیح و منطقی تدوین شده باشد و از حدس و احتمال بدور باشد تا خواننده به آن اعتماد کند و در مطا لب آن تضاد و دوگانگی نبیند.
Ø گزارش باید از اظهار نظر صریح و قطعی درباره‌ی مسایل مشکوک و اظهارات مبهم به دور باشد.
Ø نقل قولها باید بدون تحریف و با دقت تمام با ذکر منبع و ماخذ آورده شود.
Ø قواعد درست نویسی و سجاوندی در آن رعایت گردد.

نکات ضعف یک گزارش تحقیقی

از نکات ضعف و نقایص یک گزارش می‌توان نکات زیر را نام برد:
Ø ضعف انشا و جمله‌بندی و اعمال سبک غیر علمی[4] که موجب نارسایی گزارش می‌شود.
Ø ترکیب غلط از نظر فصلبندی و پاراگرافبندی موضوعات که گزارش را مبهم و گمراه‌کننده می‌سازد.
Ø انتخاب روش غلط و غیر اصولی پژوهش که نتیجه‌اش ارایه‌ی گزارش اشتباه، مشکوک یا غیر واقعی است.
Ø عدم دقت در ارایه مطالب درست به گزارش خلل وارد کرده و ای بسا حقیقتی را وارونه جلوه داده و سرنوشت فرد یا افرادی را دگرگون می‌سازد.
Ø اظهار نظر کمی بدون ارایه‌ی آمار و ارقام، ارزش گزارش را در نظر خواننده پایین می‌آورد؛ زیرا اظهار نظر قطعی وقتی ارزش واقعی دارد که مبتنی بر آمار و ارقام و جداول دقیق و درست باشد.
Ø وجود تناقص در قسمتهای مختلف یک گزارش نیز از نقاط ضعف آن محسوب می‌شود و موجب کاهش اعتماد خواننده می‌گردد.

قالب و ساختار گزارش

امروز قالب گزارش یا پژوهش همان قدر اهمیت دارد که محتوای گزارش یا پژوهش. اگر شما زیباترین فکر را در قالبی ناهنجار ارایه دهید، همچنان است که فرسوده‌ترین اندیشه را در قالبی بهنجار و زیبا جای دهید.
در گزارشها و پژوهشهای سازمانی، مساله مهم این است که ‌اندیشه گزارشگر و پژوهشگر و قصد و هدف او به روشنی به خواننده منتقل شود. این انتقال صورت نمیگیرد، مگر این که به موازات توجه به متن و محتوای گزارش، به قالب گزارش نیز اهمیت دهیم و اجزای قالبِ گزارش را باز شناسیم و حقوق هر یک را بگزاریم.
§ برخی از گزارشها در قالب فرم ارایه میشوند که هر سازمان و نهادی بر اساس انگیزه، هدف و مخاطب گزارش از فرمهای چاپی خاص کمک میگیرد و گزارشگر بایستی اطلاعات خواسته شده را در محل مربوطه درج نماید. در این گزارشها فضای مناسب برای پیگیریها و دستور مقامات برای پیگیریهای لازم در نظر گرفته میشود.
§ نوع دیگر گزارش از نظر قالب گزارشهای کوتاه است که به طور معمول در یک یا دو صفحه با قطع A4 تهیه میشوند. در صفحهی اول مشخصاتِ عنوانهای گیرنده، تهیهکنندهی گزارش، موضوع، شماره و تاریخ گزارش درج میشود و متن آن نیز در پی میآید.
§ کاملترین گراشها، گزارش مفصل است که دارای قالب و ساختار ذیل است:
اجزا و قالب گزارشهای مفصل: گزارشهای مفصل اغلب از بخش‌های متمایز تشکیل می‌شود و به ترتیب ذیل مرتب می‌گردد:
الف) صفحه عنوان- در آن نام موسسه، سازمان یا نهادی که گزارش در آنجا تهیه می‌شود، موضوع گزارش، نام گزارشگر، نام دریافت کننده‌ی گزارش، تاریخ و نام محل تهیهی گزارش درج می‌شود؛
ب) پیشگفتار یا سرآغاز- بخشی از گزارش که در آن به جریان کلی تحقیق اشاره و از کسانی که به نحوی در تهیه گزارش به محقق کمک کرده‌اند تشکر و قدردانی می‌شود.
پ) فهرست مطالب- فهرست مطالب و فصلهای گزارش در یک صفحه مجزا، با ذکر شماره‎ی صفحه‎ی هر فصل و بخش آورده می‌شود.
ت) فهرست پیکرها ـ برخی از نوشتهها علاوه بر متن نوشتاری، از تصویر، نمودار، جدول، نقشه، پیکره و مانند آن هم در خلال مطالب استفاده میشود. فهرستی از این اطلاعات غیر نوشتاری به همراه شمارهی صفحهی مربوطه در این قسمت درج میشود.
ث) متن گزارش- متن گزارش بصورت مشخص از چند بخش تشکیل می‌شود که به قرار زیر است:
I. چکیده یا خلاصه‎ی گزارش: منظور از چکیده یا خلاصه، فکر یا فکرهایی است که در آن بخش آمده باشد. بیان چکیده مطالب، دلالت بر آگاهی نویسنده و احاطه او بر موضوع و محتوای گزارش دارد.
تهیه‌ی چکیده یا خلاصه مطالب گزارش، برای استفاده خوانندگانی است که به دلیل زیادی مشغله، فرصت مطالعه جزئیات را از آغاز تا انجام ندارند و می‌خواهند بایک نگاه دقیق به چکیده یا خلاصه، اطلاعات درست دریافت کنند و تصمیم درست بگیرند. چکیده یا خلاصه را نیز در پایانی‎ترین بخش نوشته می‎توان آورد.
برای تنظیم خلاصه گزارش، راه درست آن است که:
_ مطالب گزارش را به صورت جملههای که در بر گیرنده‎ی سرفصل مطالب است، خلاصه کنیم.
_ بکوشیم تا جملهها خالی از ابهام باشد و تصویری روشن از کل مطلب را بدست دهد.
_ یقین کنیم که مفهوم کلی موضوع گزارش، با مفهوم جمله‎ی خلاصه، به طور کامل هماهنگ است.
II. مقدمه: مقدمه یعنی دریچه‌ای که دورنمای گزارش و مراحل پژوهش را به خواننده می‌نمایاند و او را برای مطالعه متن آماده می‌کند. مقدمه مشتمل است بر شرحِ اجمالی مساله و موضوع گزارش، و معرفی روش و شیوه‎ی تحقیق و ذکر ابعاد موضوع. هر مقدمه دارای سه وظیفه‌ی اصلی است:
1. روشن ساختن موضوع گزارش برای خواننده؛
2. مشخص کردن هدف نویسنده از نوشتن گزارش؛
3. بدست دادن طرح و نقشه‎ی اریه مطلب.
هر گزارش الزاماً این سه وظیفه را بر دوش نمی‌کشد، لیکن گزارشهای توضیحی، گزارشهای تحلیلی و ارزشیابی یا پژوهش‌های اداری و سازمانی، بر حسب حجم و نوع مساله، حتماً نیاز به مقدمه دارند. گزارشهای توضیحی ساده و کوتاه، نیاز به مقدمه نداشته و همان پاراگراف اول گزارش که در آن اشارتی به شماره، تاریخ، موضوع و پیوست می‌کند، در حکم مقدمه بشمار می‌آید.
در مقدمه نباید وارد جزئیات شد؛ بی آنکه کلیگویی کنیم، باید در پاراگراف یا پاراگرافهای مقدمه، مطلب به صورتِ کلی و مجمل بیان شود. فلسفه‎ی مقدمه، آماده کردن ذهن خواننده برای ورود به مطلب است.
III. متن اصلی یا توضیح و تشریح گزارش: در این بخش از گزارش که گاهی "متن" خوانده می‌شود، مطالب، تحلیل و شکافته شده، جزئیات مورد بحث قرار می‌گیرد و مساله و نکات باریک تعریف و تشریح و راه‌حلها بررسی و استنتاج می‌شود. بحث و بررسی جزئیات در این جایگاه قرار می‌گیرد.
چه بسا در این بخش، صورت مساله یا مشکل در یک پاراگراف مستقل تعریف گردد و لازم آید که از فرض، اصول موضوعه، میزانها یا معیارهای سنجش مساله در بحث و تحلیل مطالب، استفاده شود. سنجش منطق استدلالها و بحثها، باید به گونه‌ای باشد که استنتاج برای خواننده قابل قبول باشد و این کار سامان نمی‎یابد، جز این که راه‌حل براساس تعاریف، معیار‌ها و موازین انتخاب گردد.
گاهی ایجاب می‌کند که گزارش یا پژوهشی، به بخشها یا فصلهایی تقسیم شود و هر بخش، با عنوانی گویا و متناسب با محتوای خویش در صدر مطالب مربوط قرار گیرد.
IV. نتیجه، پیشنهاد یا توصیه: در این بخش از متن یا محتوای گزارش، هرگز فکری تازه و نظری جدید نباید ارایه کرد. زیرا فکر یا نظر تازه باید در متن پرورده شود و با توجه به سایر مطالب مورد برسی قرار گیرد. نتیجه، پیشنهاد یا توصیه باید مبتنی بر حقایق امر و توضیحات مطالب باشد و در پاراگراف یا پاراگرافهای متمایز از پاراگرافهای مربوط به "توضیح جزئیات" جای گیرد.
گاهی گزارش آن چنان دقیق، روشن و پیام به صورت صریح تنظیم می‌شود که خواننده به‎ویژه اگر مسولیتی سنگین و وقتگیر داشته باشد تنها با خواندن موضوع، مقدمه و نتیجه گزارش می‌تواند پیام را دریافت کند و از خواندن متن بینیاز شود.
ج) پیوستها- سندها، نقشهها، جدولها، اطلاعات جانبی یا توضیحاتی که در متن گزارش نمی‎گنجد به عنوان پیوست پس از متن می‌آید.
چ) نامنامه: در نوشتههای علمی، اسمهای خاص (نامهای جغرافیایی و نام اشخاص) که در متن نوشته ذکر شده، استخراج شده به همراه شمارهی صفحه یا صفحاتی که این اسامی در آنجا آمده، به ترتیب حروف الفبا درج میشوند.
ح) موضوعنامه یا فهرست موضوعی (index): در هر نوشتهای علاوه بر مطالب فهرست شده در فصلهای مختلف، به موضوعهای کلی و جزیی دیگر نیز پرداخته شده است. ارایهی فهرست الفبایی از موضوعهای بررسی شده به همراه شماره‎ی صفحه یا صفحات مربوطه به دسترسی آسان خوانندگان به موضوعهای مختلف کمک زیادی میکند.
خ) واژهنامه: واژههای تخصصی، اصطلاحات علمی به ترتیب حروف الفبا به همراه توضیحات لازم در بخش جداگانهای تهیه و تنظیم میشوند.
د) کتابنامه: فهرست کامل الفبایی از آدرس مجلات، مقالات، کتابها و بطور کلی نوشتههایی که در زمینهی موضوعِ نوشته، نگارش شده‎اند. این منابع ممکن است به طور مستقیم مورد مطالعهی محقق قرار نگرفته باشند و یا در دسترس نباشند.
ذ) منابع و ماخذ: آدرس کامل مجلات، مقالات، کتابها و بطور کلی نوشتههایی که تحقیق به آنها متکی بوده و به نحوی مورد استفادهی محقق قرار گرفتهاند را به ترتیب حروف در این بخش ذکر میکنند:
نام نویسنده، نام کتاب، انتشارات، سال و محل انتشار، شماره‎ی جلد و نوبت چاپ.
امروزه با در اختیار بودن منابع لاتین و نیز منابع دیجیتالی منتشر شده در شبکهی جهانی وب نیز به عنوان منابع مورد استفادهی محققین و اندیشمندان، بهتر است در صورت وجود این منابع، لیستهای مجزایی از آنها تهیه گردد.

----- پاورقی -----------------------------

[1] فرهنگ دو جلدی فارسی عمید ذیل واژه‎ی گزاردن
[2] همان
3 ماحوزی، ص 61.
[4] منظور از سبک علمی سبکی است که در نوشتههای علمی مورد استفاده میباشد.

فصل اول : نگارش؛ نوشته

یکی از عوامل مهم در دستیابی بشر به پیشرفتهای خیرهکنندهی علمی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و فنی اختراع خط و نگارش است. بشر به وسیلهی نوشته نه تنها توانست بر زمان و مکان تسلط پیدا کند؛ با افکار و اندیشههای گذشتگان و ساکنان دیگر مناطق آشنا شده و بر افکار و اندیشههای همعصران خود تاثیر گذارد بلکه توانست نسلهای دیگر را از افکار و اندیشههای خود آگاه کند و از کوچکترین تا بزرگترین تحولات تاثیر پذیرد.

مهارت نگارش
نویسندگی علاوه بر این که ذوق و استعداد ذاتی طلب میکند، نیاز به کسب مهارت است که از طریق تمرین و تکرار حاصل میشود. مهارت نگارش به عنوان یک فن، با بسیار خواندن و بسیار نوشتن کسب میشود:
1. خواندن: به وسیلهی مطالعه ما میتوانیم مهارت نگارش را فرا گرفته و آن را تقویت کنیم. از طریق خواندن نوشتههای مختلف؛
اول آنکه با زبان نوشتار آشنا شده و دامنهی لغات و معانی آنها در ذهن ما گسترش مییابد و به دستور زبان به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه تسلط پیدا کرده و با سبکها و شیوههای مختلف نگارش آشنا میشویم؛
دوم آنکه دانش و اطلاعات ما در زمینهی موضوعهای مورد مطالعه افزایش مییابد.
2. نوشتن: کسب مهارت نگارش تنها از طریق خواندن میسر نمیشود، حتا خواندن کتابهای آیین نگارش و دستور زبان نمیتواند به کسب مهارت نگارش منجر شود. خواندن اگر با نوشتن توام شود ما را در مسیری قرار خواهد داد که ما را به درست و خوب نوشتن قادر خواهد ساخت. هر موضوعی که مورد علاقهی ماست میتواند موضوع نوشته باشد. با نوشتن و مطالعهی آن از دو جنبه خواهیم توانست اشکالات خود را شناسایی و برطرف کنیم؛
اول آنکه اشکالات در املای کلمات و دستور زبان را خواهیم شناخت؛
دوم آنکه نارساییهای نوشتهی خود را از نظر رسا بودن و کفایت منظور، متوجه شده و در صدد رفع آنها برخواهیم آمد.

مراحل نگارش یک نوشته
برای نوشتن در مورد یک موضوع مشخص به خصوص در آغاز کار بهتر است با نظم و ترتیب خاصی عمل شود. بعد از تمرین و تکرار انجام این مراحل ملکهی ذهن ما شده و به سطح خاصی از مهارت نگارش دست خواهیم یافت. با توجه به حساسیت موضوع در تهیه گزارش لازم است به چهار مورد توجه اساسی شود:
تفکر در مورد موضوع گزارش؛ طرحریزی مطالب؛ گرد آوری اطلاعات؛ ارایه و عرضه اطلاعات جمع‌آوری شده.
1. تفکر در مورد موضوع: پیش از آنکه به نوشتن آغاز کنیم باید تمام اطلاعات، حقایق، دلایل، موجبات و عوامل مربوط به موضوع نوشته را در نظر آوریم. برای این کار اندیشه را بکار گیریم و بیندیشیم که هدف ما از تهیه نوشته چیست، خواننده نوشته چه کسی است و چه آگاهیهایی از موضوع نوشته در فهم مقصود او را یاری می‌دهد، چه اطلاعاتی باید به او داده شود تا در نتیجهگیری نهایی برایش سودمند باشد.
پرداختن به یک موضوع خاص در نوشته از حساسیت کافی برخوردار است. برگزیدن موضوع باید با کمال دقت صورت گیرد، تا پس از صرف وقت و کار، ناتمام و نیمه‌کاره رها نشود و نویسنده‌اش مجبور نباشد آن را عوض کند. برای جلوگیری از چنین مشکلی، لازم است که ابتدا وقت و فرصت خود را طوری تنظیم کند که اوقات فراغتش با موضوع نوشته تناسب داشته باشد؛ به عبارت دیگر، تا فرصت مناسب برای نوشته نداشته باشد، به آن نپردازد.
فرصت، به شغل و موقعیت افراد بستگی دارد. برای مثال می‌گوییم که کارمند یک اداره برای تهیه یک گزارش به یک ساعت وقت بیشتر نیاز ندارد. در صورتی که کارمند دیگری، باید گزارشی را طی یک هفته حاضر کند و بالاخره در گزارشهای تحصیلی این فرصت تا نیمسال یا بیشتر از آن منظور می‌شود.
بعد از مساله وقت، توجه به اطلاعات و مطالعات قبلی، امری ضروری است که بستگی به وضع تهیه‌کننده و تخصص او دارد. در مراحل تحصیلی، انتخاب موضوع گزارش تقریبا آزاد است و با توافق استاد و دانشجو انجام می‌گیرد. در حالی که در یک اداره و سازمان با نظر فرد مافوق و خواست او گزارش آماده می‌شود.
علاوه بر موارد یاد شده، علاقه به موضوع انتخابی نیز از شرایط عمده‌ی نگارش است؛ زیرا اگر تهیه‌ی یک نوشته با اکراه و اجبار همراه باشد، هیچ وقت به کمال خود نزدیک نمی شود. بهترین نوشته آن است که نویسنده با علاقه‌مندی آنرا تهیه کرده باشد. در غیر این صورت، معلوم است که کار انجام یافته در حد یک رفع تکلیف و انجام و ظیفه خواهد بود. پس خوب است که به محقق فرصت داده شود تا از میان موضوعهای پیشنهاد شده، یک یا دو موضوع را برگزیند و با تکیه به میل باطنی خود به تهیه گزارش یا به طور کلی نوشته بپردازد.
دسترسی به منابع تحقیق نیز یکی از ارکان اصلی انتخاب موضوع است که کار نویسنده را آسان می‌کند و اگر این امکان وجود نداشته باشد امیدی به کامل بودن نوشته نخواهد بود. نویسنده باید منابع خود را بر اساس درجه‌ی اهمیت و ارتباط بین آنها طبقه‌بندی کند و از آنها بهره گیرد. برای تهیه گزارشهای تحصیلی، بویژه پایان نامهها، ارشاد و راهنمایی استاد امری الزامی است و بدون این کمک و راهنمایی، آماده‌ساختن نوشته کاری دشوار خواهد بود. در زمینه‌تهیه‌ی پایان‌نامه تحصیلی دانشجو باید:
- موضوع را با مشورت استاد راهنما انتخاب کند؛
- اوقات فراغت خود را با استاد راهنما هماهنگ سازد؛
- قبل از اتمام نوشته، یادداشت‌های خود را به نظر او برساند؛
- پس از اصلاح مطالب توسط استاد راهنما، به تنظیم آنها بپردازد.
2. طرحریزی مطالب: در این مرحله وظیفهی تهیهی کننده‎ی ‌نوشته بسیار حساس است. نویسنده مانند مهندسی است که می‌خواهد بنایی را بسازد. ابتدا وضع زمین و تناسب ساختمان را در ذهن خود مجسم کرده، سپس به طرحریزی آنچه دیده و به نظرش رسیده است می‌پردازد. بعد از انتخاب مواد لازم، بر حسب تقدم و تاخر به درجه‌بندی آنها می‌پردازد. ممکن است یک نوشته بسیار ساده باشد و نیازی به تهیه فهرست افکار و طرحریزی مطالب نداشته باشد و به عبارت دیگر طرح این گزارش در ذهن صورت گیرد. ولی بیشتر گزارشهای اداری نیاز به ترتیب و طرحریزی دارد. البته پس از آشنایی کامل با فن گزارشنویسی و آیینِ نگارش و کسب مهارت در تنظیم گزارشهای اداری، این کار عادت خواهد شد و دیگر نیاز به فراهم ساختن مقدمات و ریختن طرح نخواهد بود؛ بدین معنی که نویسندگان آنچنان نظم فکری پیدا می‌کنند که توالی منطقی مطالب را به صورت ذهنی رعایت می‌نمایند.
در هر طرحی رعایت ترتیب دارای اهمیت بسیار است و در تنظیم فهرست افکار ناگزیر باید مواد فکر را مرتب نموده، در گزارش خویش بیاوریم.
ترتیب چیست؟ ترتیب عبارت است است قرار دادن امور و اجزای متعدد، به نحوی که بین آن امور و اجزا از حیث تقدم و تاخر یا توالی منطقی نسبتی معقول برقرار باشد.
برای رفتن از مقدمه به نتیجه و کشف مجهول از معلومات، حرکات ذهن آدمی تلفیقی از دو حرکت است:
2. در حرکت نخستین، ذهن، اجزا یا موادی مناسب را از اطلاعات و معلومات قبلی برمی‎گزیند.
3. در حرکت دوم آنها را مرتب ساخته و یکی را بر دیگری مقدم می‌دارد، تا به نتیجه‌ی مورد نظر برسد.
طرحی که برای تهیه سرفصل مطالب هر نوشته باید ریخت شامل دو مورد زیر است:
I. فهرستی از افکار و نظریاتی که باید در نقشه خود بگنجانیم؛
در این صورت همه افکار و نظریات را بدون رعایت تقدم و تاخر و حذف و تلفیق باید جمع‌آوری و ارزشیابی نمود و پس از سنجش اعتبار هر فکر یا نظر، از آنها در مرحله بعد استفاده کرد. البته برای بیان یک فکر و نظریه کامل، فقط یکی دو کلمه یا ترکیب اساسی می‌آوریم. بدیهی است در این مرحله باید اطمینان یافت که همه مطالب یا افکار لازم _متناسب با موضوع و هدف گزارش_ آمده و چیزی از نظر دور نمانده است.
II. ترتیبی که باید در بیان افکار یا نظریات رعایت کنیم؛
در این مرحله، سرفصل مطالب پس از حذف موارد زاید یا تلفیق مفاهیم نزدیک به هم به ترتیب منطقی، زیر هم قرار می‌گیرد و طرح اساسی ترسیم می‌شود. اگر لازم باشد، در این طرح برای مقدمه و نتیجه یا پیشنهاد نیز جایی در نظر گرفته می‌شود؛ چه این دو، اجزای مهم و جدایی ناپذیر نوشته‌ها از جمله گزارش است. برای مثال در یک مرکز آموزش بهداشت، می‌خواهیم در نحوه انجام کار، تغییراتی بدهیم و سیستم آموزش سمعی و بصری را جایگزین شیوه ابتدایی آموزش کنیم، شیوه‌ای که هم اکنون در بسیاری از آموزشگاههای کشور معمول است. برای تنظیم چنین گزارشی نخست باید فهرستی از افکار که در بر گیرنده‌ی همه‌ی اطلاعات لازم است، فراهم آورده، سپس برتریها و کاستیهای شیوه‌ی قدیم را در طرح خود گنجانده، امکانات خود را در نظر آوریم، اولویتهای سیستم جدید را یادداشت و افراد خود را برای آشنایی با سیستم جدید ارزشیابی کنیم. آنها را بر حسب استعداد، برای آموزش آماده ساخته و هر نوع دلهره و اضطراب را از راه مبادله اطلاعات در آنها از میان برده، تا در برابر تغییرات مقاومت نکنند.
3. گردآوری اطلاعات: با استفاده از روش تحقیق[1] مناسب، به جمعآوری اطلاعات لازم و متناسب با طرح نوشتن میپردازیم و با تجزیه و تحلیل آنها اقدام به نوشتن مینماییم.
4. ارایه اطلاعات جمع‌آوری شده: پس از تهیه و تدارک مقدمات نگارش و بررسی ربط منطقی اجزای نوشته، زمان نگارش فرا می‌رسد. این مرحله مهم‌ترین مرحله است؛ زیرا به منزله‌ی سند بوده و به طور طبیعی این سند نباید کمترین خدشه و ایرادی داشته باشد.
هرگز نباید پیش از مشخص ساختن موضوع، هدف و داشتن تصویری روشن از ربط منطقی افکاری که باید در نوشته بیاید، به نوشتن مبادرت کنیم. راه منطقی و صحیح آن است که موضوع گزارش را بخوبی تشخیص داده و در مورد گونه‌ی ارایه‌ی آن به نحوی سودمند تصمیم بگیریم. انجام این کار مستلزم داشتن فکری جامع از طرح نوشته است. پس از جمع‎آوری اطلاعات لازم با شیوه‎ی تحقیق مناسب، باید به تنظیم آنها پرداخت. کسانی که با فکری دقیق و منطقی به نوشتن می‌پردازند، به یقین، بهتر از دیگران می‌توانند اندیشهها و خواستههای خود را عرضه دارند. برعکس نویسنده‌ای که از این موهبت برخوردار نباشند، به نتیجه دلخواه نمیرسد. از این رو، نویسنده باید پیش از آغاز نگارش فکر کند که «چه می‌خواهد بنویسد، برای چه کسی می‌نویسد، چه مقدار و چگونه باید بنویسد» تا نوشته او مورد قبول و سودمند واقع شود. ذکر منابع و دادن آدرس صحیح و دقیق اسناد و مدارک به استحکام و اعتبار نوشته خواهد افزود.
نکاتی که در مرحله ارایه اطلاعات باید مورد توجه قرار گیرد به قرار زیر است:
I. سندگزینی - در ارایهی اطلاعات موضوع مهمی‌ که باید مورد توجه قرار گیرد، مساله سندگزینی است. انتخاب اسناد ماخذ که به طور مستقیم یا غیر مستقیم درباره‎ی مساله است که از اهم وظایف پژوهشگر است. برای این منظور پژوهنده باید به کمک کتابنامهها و کتابشناسیها، فهرستی از نامها و ویژگیهای سندهای مهم را فراهم آورده و با توجه به اهمیت یا اولویت هر یک، در کار پژوهش از آنها مدد گیرد و در گزارش یا تحقیق خود بدانها اشاره کند. ارایه آمار، ارقام، جدول و نمودار‌های مستند به اعتبار تحقیق افزوده و در دسترسی به نتایج صحیح و شفاف پژوهشگر را کمک می‌کند.
یکی از روشهای ذکر سند، استفاده از پاورقی است. پانویسی یا ذیلنویسی در نوشتههای تحقیقی کنونی، اهمیت بسیار دارد. یکی از موارد پانوشتها ذکر مشخصات اسناد یا ماخذی است که نویسنده در نوشته‌ی خود مطلبی از آنها آورده است؛ بدین معنی که اگر مطلب عیناً نقل شده است، آن را باید داخل گیومه قرار داده با قرار دادن شماره پس از بستن گیومه، همان شماره در پانوشت آورده، نام مولف، نام سند، شماره‌ی جلد و صفحه را درج کنیم. اگر مطلب عیناً نقل نشده است ولی اصل و محتوای نوشته از ماخذ و سندی گرفته شده باز هم پس از پایان مطلب به ترتیبی که گفته شد باید ماخذ و سند را با ذکر جلد و صفحه معرفی کرد. این کار از یک سو خواننده را متوجه اعتبار نوشته می‌سازد و از سوی دیگر با آثار دیگران آشنا و به مطالعه آنها راغب می‌گرداند. همچنین نویسنده با آوردن نامهای نویسندگان ماخذ، امانت را رعایت می‌کند و دین خود را نسبت به آنان ادا می‌نماید.
II. تهیه پیشنویس- ضروری است که شیوه‌ی نگارش را فرا گرفته و حاصل تجربه و تحصیل خود را به روشنی روی صفحه کاغذ بیاوریم. تهیه‌ی پیشنویس، به صاحبان مشاغل کمک خواهد کرد تا با جرات و اعتماد به نفس، اندیشه و تجربه‌ی خود را از رهگذر گزارشها به خواننده منتقل کنند. درک هدف و موضوع، تسلط بر وظایف مربوط، آشنایی با نحوهی جمع‌آوری فکرها و طرحریزی نوشته و نیز شناخت خواننده، ضریب اطمینانی برای تهیه‌کنندگان آن خواهد بود، تا با هر نوع تردید و دلهره‌ای مبارزه کنند.
قبل از آنکه نوشته به صورت نهایی تهیه و آماده گردد لازم است که ابتدا به صورت پیشنویس تنظیم گردد. کمال مطلوب آن است که بدون تردید و تامل، محتوای طرح را ضمن تمرکز فکر، روی یک یا چند صفحه کاغذ به عنوان پیشنویس بیاوریم.
هیچ نویسنده‌ی تازه‌کاری، هر چند کارهای مقدماتی گزارش خود را خوب انجام داده باشد، نباید انتظار داشته باشد که در نظر اول نوشته‌اش بی عیب و نقص باشد پس تا زمانی مهارت نیافته، ناگزیر به تمرین زیاد و تهیه‌ی پیشنویس است، تا بدین وسیله بتواند به آسانی تغییرات و تجدید نظرها را در آن وارد نماید. پیشنویس، نمایاننده‌ی وحدت فکر، نظم و ترتیب و ارایه‎ی روشن مطلب است.
در پیشنویس، ممکن است به طور بایسته، رعایت جهات املایی، نقطه‌گذاری، قواعد دستوری، جمله‌بندی و رسایی کلام نشده باشد ولی برای نویسنده فرصت کافی هست تا همه نقصها را در همین مرحله برطرف کرده، اصلاحات لازم را در آن معمول دارد. نویسنده باید هنگام تهیه‌ی پیشنویس، یا دست‎نویس، نکات زیر را در نظر داشته باشد:
1. فاصله‌ی میان سطرهای پیشنویس 2 تا 3 سانتیمتر باشد، تا تغییر‌ها و تجدیدنظرها را بتوان در آن وارد ساخت و به راحتی بتوان آن را کم یا زیاد کرد.
2. تا آنجا که ممکن است پیشنویس باید خوانا باشد و قلم خوردگی نداشته باشد.
3. زیر مطالبی که باید درشت و بر جسته نوشته شود، لازم است خطی ممتد کشیده شود.
4. حاشیههای چهار طرف متن پیشنویس بین 3 تا 5 سانتیمتر باشد، تا در صورت لزو م جا برای مطلب اضافی داشته باشیم.
5. روی تمام برگههای پیشنویس، جایی برای شماره صفحه تعیین و شماره همیشه در همان نقطه درج شود.
6. در صورتی که پس از شماره‌گذاری لازم باشد چند صفحه به پیشنویس اضافه شود، برای جلوگیری از اشتباه احتمالی، بهتر است از شمارههای تکراری استفاده کرد. مانند:
14-1 14-2 14-3 یا 14-الف) 14-ب) 14-پ)
- مطالبی که اقتباس یا نقل قول می‌شود _چون نیاز به اصلاح بعدی ندارد_ چنانچه از یک سطر بیشتر باشد، فاصله‌ی میان سطرهای آن، حدود یک سانتیمتر تعیین شود و حاشیه‌ی سمت راست و چپ سطرهای آن یک سانتیمتر بیشتر از سطر‌های معمولی باشد. به تعبیر دیگر، هر سطر از مطالب نقل قول شده، باید به نسبت سطر‌های معمولی یک سانتیمتر از کادر سمت راست و چپ تورفتگی داشته باشد.
7. در پیشنویس، برای اینکه زیرنویس مربوط بدان کاملا مشخص شود، لازم است با کشیدن یک خط ممتد افقی بالای اولین سطر زیرنویس به فاصله‌ی حداقل یک سانتیمتر، این تمایز نشان داده شود.
8. صفحههای پیشنویس شده را باید سنجاق کرد یا دوخت زد، یا در پوشه‌ای قرار داد، تا گم نشود و از میان نرود.
9. ضرورت بررسی پیشنویس، از نظر درستی املا و رعایت قواعد اساسی دستور زبان وظیفه‌ای بس مهم بشمار می‌رود، چه غلطهای فاحش املایی و بیاعتنایی به اصول مسلم دستور زبان و انعکاس آن در نوشته‌ی اصلی و نهایی، توجه خواننده را از مطلب به موارد مذکور منحرف می‌سازد.
در فن نگارش،"پیشنویس" به مفهوم درست خود همان است که توضیح داده شد. برخی از کارشناسان نگارش، از پیشنویس دوم هم نام برده‌اند که پس از برطرف ساختن همه کمبودها و اشتباهات، با رعایت همه نکات مربوط به قالب و محتوا، با خط شخص گزارشگر روی کاغذ A4 نوشته و امضا می‌شود و پس از ماشین شدن، به عنوان "سند" در اختیار آرشیو سازمان قرار می‌گیرد. این نوشته، دیگر پیشنویس نیست و مشمول همه ضوابطی است که برای تنظیم یک گزارش کامل شناخته آمده است.
III. ویرایش پیشنویس- بعد از آنکه پیشنویس ارایه گردید لازم است حاصل کار مورد بررسی مجدد قرار گیرد این مرحله در حقیقت تکمیل مرحله قبلی است زیرا نوشتههای تهیه شده همانند ماده خامی است که باید پرورده و آماده گردد. ویرایش در اصطلاح به معنی بررسی نوشتهها و برطرف ساختن ضعف‌ها و جبرانِ کمبود‌ها و نارسایی مفاهیم است. در این مرحله:
ابتدا نوشته مورد بازبینی قرار گرفته و به حک و اصلاح نارسایی‌ها و اشکالاتی که باعث ابهام در مفهوم و محتوا شده، پرداخته. محتوای هر اثر را از جهات فنی و محتوایی بررسی، ارزش و اعتبار علمی آن از جهت منابع و اسناد و طرز استفاده آنها مورد سنجش قرار میدهیم. همچنین به چگونگی فصل بندی، تدوین، تناسب و توازن فصلها پرداخته و مطابقت محتوای اثر با هدف نگارش سنجیده می‌شود.
سپس برطرف کردن اشکالات نگارشی، علایم نشانه‌گذاری انجام میشود؛ جملات بلند مبهم را با جملات کوتاه ساده عوض کرده و جملات کوتاه ناتمام را کامل میکنیم.
ویرایش نوشتههای اداری که معمولا به وسیله شخص نویسنده گزارش اعمال می‌گردد عبارت است از آماده نمودن نوشته برای ارایه که شامل موارد زیر است:
- بهگزینی واژهها؛
- رعایت قواعد املای فارسی؛
- رعایت اصول دستور زبان فارسی؛
- استفاده مناسب از علایم نشانه‌گذاری؛
- رعایت آیین جمله‌بندی؛
- بر طرف نمودن کمبودهای نوشته؛
- حذف زواید و موارد تکرار شده؛
- رفع نارسایی‌ها و برشهای غیر لازم؛
- مراقبت در کفایت منطقی اجزا نوشته؛
- بررسی نحوه‎ی استفاده از منابع.
در ویرایش فنی متن نوشته دو موضوع اهمیت ویژه‌ای دارد که در بخشی مستقل به آن خواهیم پرداخت:
1- شیوه‎ی املای فارسی؛
2- علایم نشانه‌گذاری.
ІV. پاکنویس و تایپ- پس از آنکه نوشته مورد بازبینی، تصحیح و ویرایش قرار گرفت، به بازنویسی و تایپ آن اقدام می‌نماییم.
در مورد انتخاب اندازه‎ی کاغذ و فاصله‎ی نوشته از لبههای آن لازم است به نکات زیر توجه کنیم. البته این فاصلهها را در صورت لزوم، می‌توان به نسبت منطقی تغییر داد. به طور معمول کاغذهایی به قطع A4 برای گزارشها و نامههای اداری انتخاب می‌شود. برای این کاغذها، کادری در نظر می‌گیرند که هر چه نوشته می‌شود، باید در درون کادر بیاید. ترسیم کادر ضرورت ندارد و همان رعایت فاصله‎ی فرضی و حاشیه‎ی چهار طرف کاغذ از چهار سو که قالب یا کادر نوشته را تامین ‌کند کافی است. اندازهی مشخصی را نمیتوان برای این حاشیهها مشخص کرد چرا که با تغییر نوع و ضخامت قلم اندازه تغییر می‎کند ولی میتوان به طور کلی این اندازهها را به ترتیب زیر در نظر گرفت:
رعایت فاصله از چهار سمت صفحه تا کادر نوشته: از لبههای بالا، سمت راست صفحه 2 تا 3 سانتیمتر و از لبه پایین و سمت چپ صفحه 1 تا 2 سانتیمتر. رعایت فاصله عنوانها، فهرست، مقدمه، فصل یا بخش و هر موضوع تازه‌.
رعایت فاصلههای پاراگراف: فاصله‎ی سطرهای یک پاراگراف 8.5 میلیمتر، فاصله‎ی یک پاراگراف تا پاراگراف بعدی 1.5 برابر فاصله‎ی سطرها یعنی 13 میلیمتر و نیز سطر اول هر پاراگراف باید به‌اندازه یک کلمه 5 حرفی تورفتگی داشته باشد.
رعایت فاصله کادر بالایی صفحه تا نخستین سطر نوشته، چنانچه ادامه‎ی پاراگراف صفحه‌ی قبل باشد 1 سانتیمتر؛
رعایت کادر پایین نسبت به آخرین سطر نوشته 1 و حداقل 0.5 سانتیمتر. اندازههای ذکر شده برای حاشیه و سربرگ تقریبی بوده و با توجه به کاربرد نوشته، اندازه و نوع قلم ممکن است تغییر کند.
برای ضمیمه کردن جداول، نمودارها‎ی و نقشهها در صورت نیاز از کاغذ با سایز بزرگتر یعنی A3 استفاده می‌شود.

ارزیابی یک نوشته
یک نوشته اول از نظر مفهوم و محتوا و دوم از نظر سبک و شیوهی نگارش مورد ارزیابی قرار میگیرد:
الف) یک نوشته از نظر انتقال مفهوم و محتوا، زمانی موفق است که دارای ویژگیهای زیر باشد:
1. بتواند مفهوم، اندیشه و فکر نویسنده را به نحو احسن منعکس نماید؛‎
2. نوشته افکار و اندیشههای نو را مد نظر قرار داده، از صفت تازگی برخوردار باشد؛
3. جامعه را در مسیر رشد و پیشرفت قرار دهد، اندیشه و تخیل را در خوانندگان خود تقویت کند؛
4. پاسخی برای مسایل حل ناشدهی اجتماع خود داشته باشد؛
5. با معیارهای زیباییشناسی وفنی گونههای مختلف نوشتاری منطبق باشد.
ب) جنبهی دوم بررسی یک نوشته از نظر سبک و شیوهی نگارش: این جنبه از ویژگی یک نوشته موفق را به طور کلی میتوان شامل دو دستهی انتخاب سبک و شیوهی مناسب بیانی و رعایت نکات دستوری و اصول فنی نگارش، دانست.
1) سبک و شیوهی بیانیِ مناسب ـ سبک عبارت است از شیوه و ترفندی که هر نویسنده برای بیان افکار و اندیشههای خود با در نظر گرفتن نوع نوشته و قدرت تاثیرگذاری سبکها، مورد استفاده قرار میدهد. انواع ذیل نمونههایی از سبکهای نگارشی است.
I. سبک علمی در نوشتههای علمی، استدلالی و اداری: زبان مسقیم علمی، استفاده از شفافترین و شناختهشدهترین جملات، استفاده از عبارتهای صریح و روشن، به جای جملات عاطفی و احساسی به دور از هر گونه ایهام، کنایه، استعاره و چند معنایی از ویژگیهای این سبک است. لازم به توضیح است که استفاده از عبارتها و واژههای صریح و شفاف به معنای عدم استفاده از واژهها و عبارتهای غیر تخصصی نیست بلکه انتخاب واژهها و عبارتها بستگی به سطح درک، سواد، دانش و آگاهیهای فنی مخاطب دارد. در گزارشهای علمی و اداری از این سبک استفاده میشود.
II. زبان و شیوهی طنز: برخی از نویسندگان از زبان و بیانی استفاده میکنند که بسیار اثرگذار میباشد. طنز در ظاهر کلامی همراه با شوخی، تمسخر، خنده و مسخرگی است ولی در باطن با زبانِ گزنده نسبت به یک موضوع شدیدترین انتقادات را بیان میکند. طنزنویس تا آنجا پیش میرود که بدیهیترین مسایل را بر عکس جلوه داده و در برخی موارد مخاطب را به ظاهر تشویق به ناپسندیها و ناشایستها میکند.
III. بیان توصیفی و تشریحی: در گونههای روایی مانند گزارش و داستان، نویسنده به توصیف و تشریح وقایع و پدیدهها میپردازد. این تصاویر ممکن است بطور دقیق با واقعیت منطبق بوده و یا تفکرات و ذهنیات شخص نویسنده باشد. مهارت و چیرهدستی نویسنده گاه آنچنان است که خواننده میتواند صحنهها، احساسات و افعال را به وضوح و روشنی تجسم و تصور نماید.
2) رعایت نکات دستوری و اصول فنی نگارش ـ هر نوشته برای اینکه بتواند با خوانندگان خود ارتباط برقرار کند، بایستی به زبان و بیانی شیوا و با رعایت اصول نگارش، تهیه شود. اصول فنی و دستور نگارش را به طور کلی میتوان چنین برشمرد:
I. سادهنویسی: نوشتن یک متن به زبان و بیانی شیوا و رسا که برای مخاطبین خود به سادگی قابل فهم و درک باشد. این هدف بهطور عمومی با کاربرد لغت و واژههای آشنا و شناخته شده در قالبِ عبارتهایی که دارای معنا و مفهومی شفاف و روشن باشد، امکانپذیر خواهد بود.
II. در نظر گرفتن مخاطب: نویسنده همواره باید سطح سواد، دانش، سنوسال، طبقهی اجتماعی، نیازها و دغدغههای مخاطب، خود را مد نظر قرار دهد. این مطلب تکمیلکنندهی اصل ساده‌نویسی است؛ به این معنی که واژههای تخصصی بایستی متناسب با موارد پیشگفته انتخاب شود.
برای تاثیرگذاری بهتر و انتقال صحیح اطلاعات نویسنده سبک و شیوهی مناسب را انتخاب مینماید. به عنوان مثال در یک نوشتهی علمی و اداری استفاده از صنایع ادبی بهخصوص ایهام و استعاره مناسب نخواهد بود. به طور کلی استفاده از صنایع ادبی تا حدی مجاز است که لطمه یا اختلالی در انتقال مفاهیم بوجود نیاورد.
در نوشتههایی که بیشتر جنبهی ادبی دارد مانند شعر و متون نظم و نثر، بدیهی است که کاربرد وزن، سجع، تشبیه، استعاره و تمثیل، صنایع معنوی و لفظی نه تنها ناپسند نیست بلکه توصیه هم میشود.
III. وحدت موضوع: در سراسر یک نوشته، مطالبی که مطرح میشود، بایستی حول یک محور اصلی متمرکز باشد. رعایت تناسب در موضوعهای فرعی و ربط منطقی آنها با هم به شکلی که تایید کننده‎ی هم باشند محور اصلی وحدت موضوع را تشکیل میدهد.
IV. رعایت اختصار و پرهیز از مقدمهچینی بیمورد: توجه به این دو موضوع باعث میشود که سخن در حد کفایت و بسندگی عرضه گردد. رعایت اختصار این است که موضوع به تمام و کمال مطرح شده باشد و هیچ نکتهی مبهم و ناگشودهای در حوزهی موضوع مورد بحث باقی نمانده و موضوعهای مطرح شده قابل فهم و درک باشد.
V. استفاده از واژههای فارسی: در این مورد شاید به یقین نتوان حد و مرزی برای کاربرد واژههای فارسی و اجتناب از کاربرد واژههای بیگانه قایل شد ولی توجه به چند نکته میتواند ما را در این زمینه یاری دهد؛ برخی از واژهها با توجه به تغییراتی که بر زبان وارد آمده از تداول خارج شده و امروزه دیگر کاربردی ندارد، هرچند که این کلمات فارسی‎اند بیجهت بر استفادهی از آنها اصرار نکنیم. چه به صورت تصنعی بر استفادهی از واژههای فارسی اصرار ورزیم و چه از واژههای بیگانه در نوشتارمان استفاده کنیم، نادرست خواهد بود.
در اینجا این توضیح لازم است که امروزه بسیاری از واژهها آنچنان وارد گفتار و نوشتار ما شده که گویی شناسنامهی فارسی گرفتهاند. به عبارتی دیگر هر زبانی در مواجهه با کلمات وارده به زبان دیگر، با اعمال تغییرات آوایی آن را وارد حوزهی خود میکند. کوتاه سخن اینکه هیچ کلمهای نه به تجویز و نه به نهی نهادی خاص وارد یک زبان نشده و یا از آن خارج نخواهد شد. در این مورد بهترین ملاک ذایقه و سلیقهی به کاربرندگان آن است.
VI. کاربرد املای درست واژهها و کاربرد صحیح علایم نشانهگذاری: صورت صحیح نگارش واژهها را با کمک کتاب لغت، در نوشتار به کار ببریم. از آنجایی که در گفتار علاوه بر نشانههای زبانی از نمودهای غیر زبانی از قبیل حرکات دست و صورت، تغییر حالت چهره تاکید، آهنگ، تُنِ صدا و مانند آن برای بیان مفاهیم مختلف کمک گرفته میشود، در نوشتار از علایم نشانهگذاری استفاده شود.
VII. استفاده از بند (پاراگراف) و در نظر گرفتن حاشیهی مناسب: کوچکترین واحد سازندهی یک نوشته حروف الفباست. ترکیب یک یا چند حرف، واژه را تشکیل میدهد و از ترکیب یک یا چند واژه یک جمله یک بند یا پاراگراف بوجود میآید. از نظر محتوا یک پاراگراف حاوی یک فکر و یک اندیشهی واحد است که بایستی در متن مشخص باشد. بدین منظور آغاز یک پاراگراف جدید بایستی در یک سطر مجزا قرار گیرد. به طور معمول هر پاراگراف با تورفتگی معادل یک کلمهی پنج حرفی شروع میشود. در نظر گرفتن حاشیهی کاغذ بستگی به ابعاد کاغذ و اندازهی قلم مورد استفاده دارد.
----- پاورقی ------------------------
[1] ر. ک. فصلِ شیوههای تحقیق و پژوهش

فصل دوم: ارتباط و تبادل اطلاعات

اصلیترین و مهمترین کارکرد زبان، ایجاد ارتباط و تبادل اطلاعات است. ارتباط را فن انتقال اطلاعات، افکار و رفتارهای انسانی از فرستنده به گیرنده و اساس شکلگیری جوامع دانستهاند. این ابزار در طول رشد و تکوین خود از ابزارِ اشاره، آتش و دود و صدای طبل به صورت کاملترین خود، یعنی زبان بشری تغییر و تحول یافته است. زبان نیز خود از صورت گفتار به صورت نوشتار امکانِ نمود و بروز یافته است.
امروزه برای ایجاد ارتباط به مدد تلاش دانشمندان و پژوهشگران رشتههای مختلف، ابزارهایی در اختیار ما انسانها قرار گرفته است. با کمک این ابزارها، فاصله بین تولید اطلاعات و دریافت اطلاعات به صفر رسیده و نیز همه موانع اطلاع رسانی به طور نسبی از میان رفته است. به طور کلی یک ارتباط کامل دارای اجزایی به قرار زیر است:
§ پیام‎دهنده (منبع پیام): تولید و ارسال کنندهی پیام؛
§ گیرندهی پیام (مخاطب): دریافت کننده‎ی پیام؛
§ پیام: محتوا و آنچه که به خاطر آن ارتباط برقرار شده است. پیام ممکن است شامل اطلاعات، اخبار، دستور، درخواست و یا چیزهایی از این قبیل باشد؛
§ وسایل ارتباط: اشکال و ابزاری که به وسیلهی آن پیام منتقل میشود. این پیامها به شکل علایمِ دیداری، گفتار، نوشتار و یا تصویر است که با ابزارهایی از قبیل تلفن، رادیو، تلویزیون، فاکس، ایمیل، تلگراف و اینترنت منتقل میشود؛
§ بازخورد: نتایج و اثرات ارتباط که در واقع عکسالعمل ناشی از انتقال پیام بوده که بازخورد گفته میشود. تحقق هر پنج مورد باعث خواهد شد تا ارتباط مصداق پیدا کند.


ارتباط در نظام مدیریتی و اداری
ارتباط در تشکیلات اداری عبارت است از انتقال اطلاعات و دستورها نیز بررسی بازخورد آنها به منظور ایجاد حرکت در جهت هدایت رفتار انسانی در مجموعه‎ی نظام سازمانی برای رسیدن به اهداف و ماموریتها. این ارتباطات لازمه‎ی نظام مدیریتی و تضمین کنندهی روابط صحیح اداری خواهد بود.
نظام ارتباطی چون جریان خون در بدن انسان به منظور نظارت، تصمیمگیری، مدیریت و پیگیری عمل میکند. در تشکیلات اداری انواع مکاتبات از قبیل نامه، بخشنامه، گزارش، فرمنامه و صورتجلسه به خاطر دقت و ماندگاری به عنوان رسمی‎ترین، قانونیترین و معتبرترین شکل ارتباط مورد استفاده است.
انتقال درست اطلاعات بستگی به دو عامل زیر دارد: نخست عامل اجرایی یا هماهنگکننده که توسط دبیرخانه انجام میشود؛ دوم وسایل ارتباطی.
در نظام اداری نامه و گزارش به عنوان بهترین ابزار مکاتبات به شمار میرود و ابزاری محرم، مطمئن، کم هزینه و بادوام بوده که سندیت دارد.

انواع ارتباطات
دوگونه ارتباط در نهادها و سازمانها وجود دارد:
1. ارتباط عمودی: این نوع ارتباط خود به دو شکل در سازمان جریان مییابد. شکل اول ارتباط از بالا به پایین که به طور معمول به صورت دستور و از طریق نامه از مقامات بالا برای سطوح پایینتر ارسال میگردد. صدور دستور به منظور اجرای امور، ارایه‎ی خط مشی، راهنمایی، برنامهریزی و دیگر وظایف صورت میگیرد.
نتیجه و بازخورد این دستورات گاه به صورت گزارش از سطوح پایین به مقامات بالا منعکس شده، با این هدف که مدیر را در انجام وظایف زیر کمک کند:
§ انجام وظیفه در تصمیم گیری؛
§ تجدید نظر در برنامهها؛
§ حصول اطمینان از حسن اجرا و کسب اطلاعات در مورد پیشرفت جریان امور.
2. ارتباط افقی: در این نوع ارتباط دو یا چند واحد که به نحوی عملیات آنها با یکدیگر بستگی دارد به منظور هماهنگی و سرعت عمل در عملیات، تبادل اطلاعات و اجرای امور مکاتبه دارند. این ارتباطات ممکن است در داخل یک سازمان و تشکیلات اداری بین واحدهای مختلف و یا بین دو سازمان برقرار گردد.

اهمیت و نقش مکاتبات اداری
نامههای اداری میزان موفقیت اداره و سازمان را رقم میزنند. برای انجام امور در یک سازمان از انواع نوشتههای اداری از قبیل نامه، یادداشت، گزارش، پینوشت، صورتجلسه، دستورالعمل کمک گرفته میشود.
نقش و تاثیر نوشتههای اداری را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
· نتایج و اثرات مالی، دستور بر پرداخت یا جلوگیری از پرداخت؛
· نامه به عنوان سند دارای اثرات حقوقی بوده و الزاماتِ قانونی به همراه خواهد داشت؛
· بایگانی و ماندگاری برای راهنمایی یا قضاوت آیندگان.
به دلیل حساسیت و تاثیر نوشتههای اداری از جمله گزارش، لازم است در نگارش آنها کمال دقت مبذول شود و دارای این ویژگیها باشند:
- از زبان و شیوه‎ی بیانی مسقیم استفاده شود؛
- نوشته از ایهام و صنایع لفظی خالی و برکنار باشد؛
- در قالب جملات و عبارتهای ساده بوده و تا حد ممکن از واژههای فارسی و قابل فهم استفاده شود.

انواع نوشتههای اداری
نامهی اداری: کلیه مکاتباتی که در داخل یا خارج اداره یا سازمان درباره‌ی انجام یا عدم انجام کارهای اداری مبادله میشود حاوی دستور، درخواست یا پیشنهادی است نامهی اداری نامیده میشود. به بیان دیگر نامه اداری را اینگونه تعریف کردهاند: هر نوشتهای که حاوی یک یا چند موضوع اداری بوده به عنوان وسیله ارتباط در درون یا بیرون وزارتخانه، سازمان یا موسسه مورد استفاده قرار گیرد.[1]
ویژگیهای نامه‏ی اداری_ در هر نامه‏ی اداری اجزای زیر وجود دارد که نبود هر کدام باعث نقص در نامه‏ی اداری است:
1. سرلوحه که در وزارتخانهها و موسسات دولتی شامل آرم جمهوری اسلامی، نام وزارتخانه، نام موسسه یا سازمان بوده و در قسمت سمت راست بالای نامه درج میشود. بخش دیگر شامل شماره، تاریخ و پیوست میباشد که در قسمت بالا سمت چپ درج میگردد.
2. عنوانهای گیرنده، فرستنده و موضوع نامه به ترتیب زیر هم به فاصله یک سطر از سرلوحه درج میشود.
گیرنده‌ی نامه با عنوان "به:"، فرستنده نامه با عنوان "از:" مشخص می‏شود و موضوع نامه عبارت کوتاهی که بیان کننده‎ی محتوای نامه است و با عبارت «موضوع نامه:» مشخص می‏شود.
ضوابط مربوط به "موضوعِ نامه": کلمه موضوع در بالای نامه زیر‎ِ عنوان فرستنده درج میشود، نشانگر هدف یا اهداف و محتوای نامه است. دقت در انتخاب موضوع نامه ضروری است. این امر باعث سهولت در توزیع و ثبتِ نامه، ارجاع سریعتر و تهیه‎ی دقیقتر آمار میشود.
3. متن نامه مطالب و شرحی است که در ارتباط با موضوعِ نامه نوشته میشود و در حقیقت هدف نامه است. در ابتدای نامه مقدمهای قرار دارد که ذهن مخاطب را برای مطرح کردن موضوع نامه آماده میکند. اگر نامه دارای پیشینه باشد یا در پاسخ به نامهای نگارش شود در این قسمت به آن اشاره شده و موضوع آن بیان میشود. بعد از ذکر پیشینه متن نامه و مشروح خواسته و دلایل و توجیهات آن بیان شده و در پایان با بیانی مناسب درخواست اقدام و مانند آن آورده میشود.
4. نام و سمتِ امضا کننده‌ و امضا؛ رکن اساسی نامه، امضا آن میباشد که نامه بدون امضا سندیت نداشته و نمیتواند در جریان کار اداری قرار گیرد. مسولیت نهایی نامه با امضا کننده‏ی نامه است و به این صورت تنظیم می‏شود: نام و نام‏خانوادگی در سطر اول و عنوان سازمانی در سطر دوم در سمت چپ نامه.
5. گیرندگان رونوشت؛ منظور از گیرندگان رونوشت واحدهای سازمانی و اشخاصی هستند که به نحوی باید در جریان محتوای نامه قرار گیرند. اینان افراد حقیقی یا حقوقیاند که رونوشت نامه به عنوان آنان صادر میگردد و غیر از گیرنده اصلی نامه میباشند و با عنوان "رونوشت به:” مشخص میشوند.
نامههای ارباب رجوع_ این نامهها ممکن است یک یا چند جزء از اجزای نامه اداری را نداشته باشند ولی در دفتر اندیکاتور ثبت شده و شماره خورده و به واحد یا مسول مربوطه ارجاع داده میشوند.
یادداشت اداری_ برای سرعت بخشیدن به برخی کارها از یادداشت اداری استفاده میشود که در برخی موارد به عنوان سند و مدرک ممکن است مورد استفاده قرار گیرند. پس دارای امضا بوده در دفتر اندیکاتور ثبت میشوند.

صورتجلسه
جلسه به معنی گرد هم آمدن و نشستن دور هم است. معنی خاص جلسه عبارت است از گردهمایی صاحب نظران و مسولان بر اساس وظایف یا ماموریتهای محوله، در زمان و مکان معین و مشخص. این گردهمایی به منظور گفتگو و رسیدگی پیرامون حل و فصل یک معضل اداری یا اجتماعی در حوزه‌ی مسولیتهای سازمانی و اداری می‌باشد. پس از تبادل افکار و بررسی وضعیت موجود راه حل مناسبی برای موضوع مطرح شده در جلسه جستجو شده و در نهایت به اتخاذ تصمیم درباره‏ی اجرای آن منجر می‌شود.
صورتجلسه، نوشته‌ای که خلاصه‌ی گفتگوی اعضای یک مجلس در آن قید شده باشد است. از جنبه حقوقی و اداری، صورتجلسه یا صورت مجلس به سند یا نوشته‌ای اطلاق می‌شود که در یک نشست رسمی یا یک جلسه اداری تهیه شود.
Ø ارکان جلسه: هر جلسه شامل ارکانی است که با فراهم شدن آنها جلسه رسمیت می‌یابد و تصمیمات آن قابل پیگیری خواهد بود. این ارکان عبارتند از:
اعضای جلسه: به شرکت کنندگان در جلسه که گاهی شرکت و حضور آنها در جلسات، جزء وظایف سازمانی‌شان است اعضا جلسه گفته می‌شود.
دستور جلسه: هدف از تشکیل جلسه و طرح موضوعی که جلسه برای حل و فصل آن تشکیل شده است. دستور جلسه همراه دعوتنامه به اطلاع اعضا می‌رسد.
زمان جلسه: تاریخ و زمان تشکیل جلسه، همچنین ساعت شروع و خاتمه جلسه از قبل تعیین و ضمن ارسال دعوتنامه به اطلاع اعضای جلسه رسانده می‌شود.
مکان جلسه: محل برگزاری جلسه که از قبل مشخص و تعیین شده، ضمن ارسال دعوتنامه به اطلاع شرکت کنندگان در جلسه می‌رسد.
مشخصات اعضای شرکت کننده در جلسه: شامل مشخصات فردی و شغلی نیز شماره معرفی نامه یا مجوز شرکت هر یک از اعضای جلسه است.
Ø سازمان جلسه: به طور معمول در هر جلسه یک نفر به عنوان رییس، چند نفر به عنوان عضو، و یک نفر هم به عنوان دبیر جلسه شرکت دارند.
اداره امور جلسه با رییس جلسه است. رییس جلسه ممکن است در همان جلسه با رای‏گیری اعضا انتخاب شود یا اینکه بر اساس قوانین و مقررات خاص سازمان و نظام اداری، تعیین گردیده باشد. امتیاز خاصی برای رییس در نظر گرفته نمی‌شود تنها به موجب قوانین و مقررات خاص در برخی جلسات هنگامی که تعداد آرا در مورد یک موضوع خاص برابر باشد، رای رییس می‌تواند تعیین کننده باشد. رییس جلسه مسولیت هماهنگی برای اظهار نظر حاضرین و هدایت بحث در چارچوبهای از پیش تعیین شده را دارد.
دبیر جلسه گاهی از بین اعضا در همان جلسه انتخاب می‌شود ولی به منظور هماهنگیهای مقدماتی جلسه، بهتر است دبیر جلسه از قبل تعیین شود و حق رای هم نداشته باشد.
وظایف دبیر جلسه:
1- تهیه دعوتنامه، ارسال و حصول اطمینان از دریافت آن بوسیله اعضا؛
2- تدارک محل و امکانات مورد نیاز؛
3- تنظیم صورتجلسه و به امضا رساندن آن؛
4- ارسال صورتجلسه برای اعضا جلسه؛
5- بایگانی سوابق جلسه در صورت لزوم.
حضور تعداد معینی از افراد در جلسه برای رسمیت یافتن آن الزامی است. غیبت هر یک از اعضا جلسه در صورتجلسه منعکس می‌شود. امضا شرکت‌کنندگان، در آخرین صفحه صورتجلسه همراه با نام و نام خانوادگی و پست سازمانی اعضا جلسه درج می‌شود. در جلساتی که به صورت دوره‌ای تشکیل می‌شود نیز در صورتی که جلسه ناتمام و بدون نتیجه بماند، تاریخ و محل جلسه بعدی مشخص می‌شود.
صورتجلسههایی که تهیه می‌شود ممکن است به صورت مشروح، نیمه مشروح یا خلاصه تهیه شود. در صورتجلسههای مشروح، تمام مذاکرات و جزییات آن ثبت می‌شود. در صورتجلسه نیمه مشروح، تنها عنوان مطالب عنوان شده درج می‌گردد و در صورتجلسه خلاصه، نتیجه مذاکرات بصورت خلاصه و تصمیمات اتخاذ شده منعکس می‌گردد. برای تنظیم صورتجلسه به طور معمول از فرمهایی که توسط سازمانهای ذیربط تهیه و تدوین می‌شود استفاده می‌کنند. صورتجلسهها را دبیر یا منشی جلسه تنظیم و تهیه نموده و به امضای اعضا می‌رساند.

-------------------
[1] دستورالعمل مکاتبات اداری_نشریه شماره 106 عمومی یا 7 اختصاصی سازمان امور اداری و استخدامی کشور.